گفتگوی آزاد نسخه ی 140

[ERF@N]

هیچی
دیشب انقد عصابم خرد بود که ماشین بابامو برداشتم رفتم بیرون پسر داییم پشتم میامد ی لحظه مرگو جلو چشام دیدم

تو هم با اون رانندگی کردنت

حمید کمکم کن
جو گیر شدم بدجور

تو چه غلطی کردی

یه Goهی خوردم آخرین قسمت از فصل 2 سریال مرلینو دیدم الان جوگیر شدم میخوام یکیو بزنم پسر خالم هم داره میاد ، به نظرت بزنمش ؟؟؟

بزن
دیشب ساعت 8 یکی به مامانم تیکه اندخت مشت خوابوندم تو صورتش بعدش زنگ زد به دوستاش منم زنگیدم هیچی با دوستام قتل عام راه اندخته بودیم

علی باید برم فعلا

با این حرکتت خیلی حال کردم -___-

[Jack Daniel'ѕ]

هیچی
دیشب انقد عصابم خرد بود که ماشین بابامو برداشتم رفتم بیرون پسر داییم پشتم میامد ی لحظه مرگو جلو چشام دیدم

تو هم با اون رانندگی کردنت

حمید کمکم کن
جو گیر شدم بدجور

تو چه غلطی کردی

یه Goهی خوردم آخرین قسمت از فصل 2 سریال مرلینو دیدم الان جوگیر شدم میخوام یکیو بزنم پسر خالم هم داره میاد ، به نظرت بزنمش ؟؟؟

بزن
دیشب ساعت 8 یکی به مامانم تیکه اندخت مشت خوابوندم تو صورتش بعدش زنگ زد به دوستاش منم زنگیدم هیچی با دوستام قتل عام راه اندخته بودیم

علی باید برم فعلا

مرتیکه اسکل چفت به جای اینکه آرومم کنی بدتر جوگیرم کردی !
برو به جهنم

[ERF@N]

میدونستم حرف نزنم یکی دلش تنگ میشه ://

من خودم گفتم محرومم کنن -_- هع ! :|

ولی یکی نگف مرضیع چته ک لال شُدی ، زر نمیزنی ؟ :|

ولی عرفان گُف ! ^_^&

هیم من باباتم دخترمو درک می کنم@_@

[† αƖιєη †]

جیغغغغغغغغغغغغ مرضی ؟ ^_^

بگو سلـام /:

مرضی یا دهنتو وا میکنی یا دهنمو وا میکنم :|

[Ƒαкє ѕмιƖє]

میدونستم حرف نزنم یکی دلش تنگ میشه ://

من خودم گفتم محرومم کنن -_- هع ! :|

ولی یکی نگف مرضیع چته ک لال شُدی ، زر نمیزنی ؟ :|

ولی عرفان گُف ! ^_^&

دستت درد نکنه :| !

یکی نگفت چرا حرف نمیزنی ؟ :|

[Mr.Robot]

مرض الان ریــ*ــده ||: فلن تا بیس دقه ولش کنید |:

[† αƖιєη †]

خــــــود گـــآو پندار |:

خـود بـُـز پـنـدآر :|

خود ان پندار |:

خود گــ* پـنـدآر :|

خود ان اخلاق پندار |:

خود گــ* ظـآهـر پندار :|

[Dead Silence]

میدونستم حرف نزنم یکی دلش تنگ میشه ://

من خودم گفتم محرومم کنن -_- هع ! :|

ولی یکی نگف مرضیع چته ک لال شُدی ، زر نمیزنی ؟ :|

ولی عرفان گُف ! ^_^&

هیم من باباتم دخترمو درک می کنم@_@

من واقن داشتم خفه میشدم :||||

انگار یکی دهنمو گرفده بود نمیزاشت حرف بزنم -_- !

چقد خرم ک رفتم گفتم منو محروم کنن :|

بـآبـآ ^_^*

دلم واست تنگ شُده بود ^_^*
دوروزه بات حرف نزدم -________- =|

[ERF@N]

خـود بـُـز پـنـدآر :|

خود ان پندار |:

خود گــ* پـنـدآر :|

خود ان اخلاق پندار |:

خود گــ* ظـآهـر پندار :|

خود سگ تر از دیگری پندار ها:|

[† αƖιєη †]

اع آرع *^_^*

(:

^_^ !

خوبی رُکی زندایی؟ :|

هـآع (:
:|

شما خوبی ؟! :|

دایی خوبع ؟! :|