گــفـتــــگوی آزاد 168

[◄Iяαи►]

دنیآ حالاشوخی به کنآر
در کل خیلی تنهام:|

پ من چيم؟

[∆ MeRzaD ∆]

اون خنده ها رو مسخره نکن (._. )

میدونم داشتی از عمق وجودت بهم میخندیدی ._.

واسِ این میگی مسخره نکنم ._________.

نه ((:

 اون خده ها حرمت داره :V

[Ƒαкє ѕмιƖє]

✯مهرزاد✯: بیا بغلم یاسمین خیلی دوست دارم

؟ :|

مهرزاد ؟ :|

[◄Iяαи►]

مثلا تو الان چرا باس ب من خوبی کنی در چ زمینه ای میخوای بمن خوبی کنی اخع؟

من متخصص اين كآرآم به درك به من چه اصا -_-

[tyjtfhdhr]

اقا این ها درفع هرکیه داره سعی می کنه دوستی هارو بهم بزنه اگه راس میگی عکس اون صفحه رو بیار
صابر اینجارو جوری درس کرده خیلی سخت بشه پروف ی کاربر عادی رو Hک کرد یا تقریبا غیر ممکنه

[∆ MeRzaD ∆]

وای انقدر خوبن *._.*

یه بار همین پسره که نشونش دادم .. ._.

اومد دستمو گرف گف :

تو از کدوم وَر میری ؟! :|

گفتم هر طوری که بشه :|

گف هر کدوم ور شد باهاش ور میری ؟! :|

من تازه دو هزاریم افتاد |||:

گفتم من ور نمیرم :|

گفت آفرین 100 امتیاز مثبت :|

حالا یه دونه تو بگو ؟! ^_^*

پارسا و پوریا هم برادرن *._.*

روز تولدم همه ی دوستامُ دعوت کرده بودم :|

بعد این گیر داده بود منم بیاد -_-

گفتم نه نمیشه جای تو نی :|

گف مگه میخوایید *** کنید که اینو میگی :|

گفتم پارسا گمشو برو تا به دوست دخترت نگفتم ــه کاریاتو ._.

تا یه ماه همش میگف سلام خانوم مهرپور *._.*

منم میگفتم سلام آقای رستمی :|

:|

وُییی ^_^*

بیا همین جوری فقط خاطره تعریف کنیم ^_^*

از این دستبند هایه بافنی دیدی ؟! :|

یه روز همین پسره ( امیرعلی که بهش میگیم کِلوزه :| )

خلاصه یه بار کلوزه اومد گف واکنش نشونم بده ؟! :|

گفتم

- چ واکنشی ؟! :|

+ یه بار یه واکنش نشونم بده :|

- نمی دونم ._.

+ وا ، کنش ، نشونم بده :|

- اها بیا :|

وا کردم ازم گرف بُرد :|

بعد یه ساعت گفتم بده دستبندمو :|

گف لووس :| جیباشو گشت نبود :|

همه جا رو گشت نبودم :|

گفتم مطمئنی تو جیبت گذاشتی ؟

گف آهــآ راس میگی ! تو یرو من دو دیقه دیگه بهت میدمش :|

بعد فهمیدم ... >_<

اومد گف بیا دستبند گفتم گمشو کصافت لجن >_< :|

یه آدمیه :|

بسه یگه تعریف نکنید ._.

بسی فیض بردیم ._.

---

✯مهرزاد✯: بیا بغلم یاسمین خیلی دوست دارم

؟ :|

مهرزاد ؟ :|

این حرفا به قیافه من میخوره ؟ :|

این اگه میتونست Hک کنه الان اینجا نبود .-.

[First Star]

وُییی ^_^*

بیا همین جوری فقط خاطره تعریف کنیم ^_^*

از این دستبند هایه بافنی دیدی ؟! :|

یه روز همین پسره ( امیرعلی که بهش میگیم کِلوزه :| )

خلاصه یه بار کلوزه اومد گف واکنش نشونم بده ؟! :|

گفتم

- چ واکنشی ؟! :|

+ یه بار یه واکنش نشونم بده :|

- نمی دونم ._.

+ وا ، کنش ، نشونم بده :|

- اها بیا :|

وا کردم ازم گرف بُرد :|

بعد یه ساعت گفتم بده دستبندمو :|

گف لووس :| جیباشو گشت نبود :|

همه جا رو گشت نبودم :|

گفتم مطمئنی تو جیبت گذاشتی ؟

گف آهــآ راس میگی ! تو یرو من دو دیقه دیگه بهت میدمش :|

بعد فهمیدم ... >_<

اومد گف بیا دستبند گفتم گمشو کصافت لجن >_< :|

یه آدمیه :|

تو پارک بودم قبل امتحانا .________.

این پوریا و پارسا هم بودن .____.

پوریا اومد استقبالم دستاشو باز کرد بیا بغلم :|

منم دیدم داره میاد طوری وانمود کردم چیزی رو جا گذاشتم بعد برگشتم :|

وقتی دوباره اومدم تو پارک گف فرار کردی -_-

گفتم نه :|

بعدش یه ذره باهاش حرف زدم رفتم ._.

یه ساعت پیششون باشی **** میکنن :|

نه ((:

 اون خده ها حرمت داره :V

هنوز تو گوشمه -__-

[Y.a.S.a.M.i.N]

عکس های -- شده از پیام های خصوصی:


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
✯مهرزاد✯ : بیا بغلم یاسمین خیلی دوست دارم


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
SOROU$H  : به وبلاگم سر بزن



دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مـــــــهــنــاز  : میخوام عاشق یکی بشم ولی میترسم بهم خیانت کنه


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
★★ Ali ★★  : دوست دارم، میای پارک سر کوچمون ببینمت

جریآن این چرت و پرت ها چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بچه ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :|||||||||

[∆ MeRzaD ∆]

اقا این ها درفع هرکیه داره سعی می کنه دوستی هارو بهم بزنه اگه راس میگی عکس اون صفحه رو بیار
صابر اینجارو جوری درس کرده خیلی سخت بشه پروف ی کاربر عادی رو -- کرد یا تقریبا غیر ممکنه

درست کردن عکس که 5 دقیقه طول میکشه ._.

[tyjtfhdhr]

بابا Hک فلشخور غیر ممکنه
این همون سیناست قده ای شدع دارع سعی می کنه انتقام بیره