❞ گُـفتگـوی آزاد نسـخه 181 ❝

[_єяяσя_]

اهم خلاف قوانین نزارین

[Mïņ̃†êR]

دارم این همه جون میکنم برا این بچه درام بگیرم

حالا ک اینو گفتی درام رو تو خواب ببینی._. ..

آوا ننه تو برو خودتو پرت کن هوا .. ._.*

حداقل برا تو میخواد درام بگیره .. منو چی میگی ؟ .. هر روز دعوا .. ._.*

جلو شما ها باهام خوبه .. ولی با کمربند منو می زنه

عععععععععععععععععععععع

[Mᴏsᴇs]

نمک نشناسا>_<..

آیسان آوا رو تو اتاقش زندانی کن نزار بره پیش مهرزاد._. ..

[Ƒαкє ѕмιƖє]

عععععععععععععععععععععع

[∆ MeRzaD ∆]

دارم این همه جون میکنم برا این بچه درام بگیرم

حالا ک اینو گفتی درام رو تو خواب ببینی._. ..

استخوناتو ور میدارم چوب درام ظرفای خونرم صفحه هاش *-___-* ..

جواب آیسانم خودت میدی _-_ !

مهرزاد 

 رضا بیا بزاریمش پرورشگاه ._.

[melodi+]

ولی با کمربند منو می زنه 

به روحیه لطیفه رضا میخوره آخه ؟ :v

[Mïņ̃†êR]

به نظرم می تونن دیوارای حموم رو از جنس لیف درست کنن
که آدم راحت مثل خرس کمرشو بکشه به دیوار دیگه !
اینهمه مشقّت برای لیف کشیدن کمر نکشه !
بابا یه ذرم مارو درک کنید خوب شاید حال نداشته باشیم

[Shadow of Death]

خدافس

[Ƒαкє ѕмιƖє]

نمک نشناسا>_<..

آیسان آوا رو تو اتاقش زندانی کن نزار بره پیش مهرزاد._. ..

.. !

خودتی

بزار بره ._.

آوا مادر برو ._.

منم میرم خونه ننم یا خونه داداشم .-. !

[_єяяσя_]

جان؟چی شد؟