13-08-2014، 1:33
(13-08-2014، 1:23)الیکا0 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(13-08-2014، 1:15)روناك عاشق نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(13-08-2014، 1:12)الیکا0 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(13-08-2014، 1:10)روناك عاشق نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.اینجام بابا.
(13-08-2014، 1:02)آتوسا(1) نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
الیکا اکسیر عشق رمان عاشقونس؟
اگه اره میشه بم بگی کجا داری میخونیش؟
الي كوشي؟؟
اره عجقولانس شديد
تو وب من
من هنوز تو کف سوتی نویسنده اکسیر عشقم.
چي گفته مگه؟؟؟
روناک با دقت بخون
پارمیدا تو نخون چون کل ماجرا رو میفهمی
میریم به قسمتای خعلی قبل 7 یا 6.
اولین بار نازنین فراموشی گرفت و نوید باش ازدواج کرد.وقتی دوباره سرش خورد برگشت سر جای همون اولش.ینی برای بار دوم خورد زمین و فراموشی گرفت.حرف نوید رو باور نمیکرد که میگفت من تورو به عقد خودم در اوردم.نازنین میگفت من هیچی یادم نمیاد و نمیذاشت نوید بهش نزدیک اما نوید.خودت بقیشو میدونی اگر بگم نوید چی کارا می کرد مامانم شیوا سریع بهم اخطار میده.
خوب حالا بیا بریم به قسمت 9 یا 10.
خوب نازنین میخواست قاچاقی بره خارج از ایران و میخواست شناسنامه پیدا بکنه.نازنین میگفت به امید بریم خونه ی نوید شناسنامه رو بیاریم اما امید می گفت نه.گفت اگه شناسنامه جعلی بگیریم بهتره هم اسم اون نویده از تو شناسنامت بیرون میاد البته اگه واقعا عقدت کرده باشه. هم میتونی بری خارج.
نازنین بعد از حرف امید که گفت البته اگر عقدت کرده باشه به خودش میگه.نه پس اون روز که عاشقد داشت خطبه رو میخوند.من بله رو گفتم و به عقدش دراومدم.
مگه نه اینکه نازنین عقدشو یادش نمیومده پس چه طور نویسنده همچین چیزی گفته؟؟
فدات شم اين ك سوتي نيس
اين يني اين كه همه چيو فهميده ديگه
وقتي نويد ميگه ما ازدواج كرديم يني
اسم نويدم تو شناسنامشه ديگه