15-03-2015، 21:02
زهر مــار :|
خیلی آشغــالیــد احساس حقارت کردمـ اینا یادمـ افتاد =||
این بار دیگه تقصیر من نبود..
رفته بودمـ سـرسـره آبشــار بعد من همیشه اون سبز رو سوار میشمـ که خیلی سرعتش بالاس ._.
بعد این پسره [ مسئولش بود ][تــازهـ شبیـه سیــروان بود ] وایساده بود پایین دقیقا روبرو سبزهـ
من ازاون بالا هی به این میگفتم آقا برو کنار این سرعتش بالاس میام تو دلت آ..
هی میگفت نه تو بیا نگران نباش
منمـ سوار شدمـ ماشالا این سرعت دارهـ آ :|
قشنگ رفتم تو دوتا زانوش ((=
داشت میمرد بدبخت :|
گفتمـ ببخشید خب من گفتم برید اونور
بدبدخت از درد صداش در نمیومد گفت نه خواهش میکنم تقصیر خودمـ بود
(((=
واای دلمـ خنک شد حقش بود =|
خیلی آشغــالیــد احساس حقارت کردمـ اینا یادمـ افتاد =||
این بار دیگه تقصیر من نبود..
رفته بودمـ سـرسـره آبشــار بعد من همیشه اون سبز رو سوار میشمـ که خیلی سرعتش بالاس ._.
بعد این پسره [ مسئولش بود ][تــازهـ شبیـه سیــروان بود ] وایساده بود پایین دقیقا روبرو سبزهـ
من ازاون بالا هی به این میگفتم آقا برو کنار این سرعتش بالاس میام تو دلت آ..
هی میگفت نه تو بیا نگران نباش
منمـ سوار شدمـ ماشالا این سرعت دارهـ آ :|
قشنگ رفتم تو دوتا زانوش ((=
داشت میمرد بدبخت :|
گفتمـ ببخشید خب من گفتم برید اونور
بدبدخت از درد صداش در نمیومد گفت نه خواهش میکنم تقصیر خودمـ بود
(((=
واای دلمـ خنک شد حقش بود =|