گفتگوی آزاد 239

[tyjtfhdhr]

جم تی وی شده:v
همه با هم نسبت داریم((:
اغا راس بگین بابای من کیه؟:vvv

بابایی در کار نیست منو سحر ب طور ی نیروی کاملا طبیعی ب هم جذب شدیم
بعد داشتیم دنبال غذا میگشتیم تورو تو جوب پیدا کردیم ی گربه کلتو داشت میخورد:|
الان هم معلوم شده ک مرضی تورو گذاشته بود تا بره برات کهنه بخره ب عنوان خواهر بزرگترت._>

:|
فیلمش تخیلیه._.
کهنه؟:|||||
من از اون بچگی شعور داشتم خودم میرفتم دسشویی._.

کاملا تخیلیه:V

[Brooklyn Baby]

جم تی وی شده:v
همه با هم نسبت داریم((:
اغا راس بگین بابای من کیه؟:vvv

بابایی در کار نیست منو سحر ب طور ی نیروی کاملا طبیعی ب هم جذب شدیم
بعد داشتیم دنبال غذا میگشتیم تورو تو جوب پیدا کردیم ی گربه کلتو داشت میخورد:|
الان هم معلوم شده ک مرضی تورو گذاشته بود تا بره برات کهنه بخره ب عنوان خواهر بزرگترت._>

:|
فیلمش تخیلیه._.
کهنه؟:|||||
من از اون بچگی شعور داشتم خودم میرفتم دسشویی._.

آبجی ب قُربانت ما دستشویی نداشتیمـ ._.

همه ی کارامونو تو جوب میکردیمـ :|

[Navisa.]

خاندانمون از خاندان عرفان هم دارع بزرگتر میشه^_^

خانواده ما رو با عرفان مقایسه نکن خوشم نمیاد

._.
بحثو سیاسی نکن:V

امیر چرت و پرت نگو

[tyjtfhdhr]

جم تی وی شده:v
همه با هم نسبت داریم((:
اغا راس بگین بابای من کیه؟:vvv

بابایی در کار نیست منو سحر ب طور ی نیروی کاملا طبیعی ب هم جذب شدیم
بعد داشتیم دنبال غذا میگشتیم تورو تو جوب پیدا کردیم ی گربه کلتو داشت میخورد:|
الان هم معلوم شده ک مرضی تورو گذاشته بود تا بره برات کهنه بخره ب عنوان خواهر بزرگترت._>

:|
فیلمش تخیلیه._.
کهنه؟:|||||
من از اون بچگی شعور داشتم خودم میرفتم دسشویی._.

آبجی ب قُربانت ما دستشویی نداشتیمـ ._.

همه ی کارامونو تو جوب میکردیمـ :|

سحر این رو هم قبول کنیم ب خاندانمون؟._>

---

خاندانمون از خاندان عرفان هم دارع بزرگتر میشه^_^

خانواده ما رو با عرفان مقایسه نکن خوشم نمیاد

._.
بحثو سیاسی نکن:V

امیر چرت و پرت نگو

تو چرو یهو نیکوتین بدنت میاد پایین-_-
خو ی بسته سیگار بگیر پیشت بزار دیگه-_-

[Δ.н.ο.υ.я.Δ]

جم تی وی شده:v
همه با هم نسبت داریم((:
اغا راس بگین بابای من کیه؟:vvv

بابایی در کار نیست منو سحر ب طور ی نیروی کاملا طبیعی ب هم جذب شدیم
بعد داشتیم دنبال غذا میگشتیم تورو تو جوب پیدا کردیم ی گربه کلتو داشت میخورد:|
الان هم معلوم شده ک مرضی تورو گذاشته بود تا بره برات کهنه بخره ب عنوان خواهر بزرگترت._>

:|
فیلمش تخیلیه._.
کهنه؟:|||||
من از اون بچگی شعور داشتم خودم میرفتم دسشویی._.

آبجی ب قُربانت ما دستشویی نداشتیمـ ._.

همه ی کارامونو تو جوب میکردیمـ :|

ابجی ما تو هند زندگی میکردیم؟._.
:|
اغا من با فرهنگ دیگه ابروی منو نبرید.__.

[Ƒαкє ѕмιƖє]

سلامـ >_<

[Navisa.]

جم تی وی شده:v
همه با هم نسبت داریم((:
اغا راس بگین بابای من کیه؟:vvv

بابایی در کار نیست منو سحر ب طور ی نیروی کاملا طبیعی ب هم جذب شدیم
بعد داشتیم دنبال غذا میگشتیم تورو تو جوب پیدا کردیم ی گربه کلتو داشت میخورد:|
الان هم معلوم شده ک مرضی تورو گذاشته بود تا بره برات کهنه بخره ب عنوان خواهر بزرگترت._>

:|
فیلمش تخیلیه._.
کهنه؟:|||||
من از اون بچگی شعور داشتم خودم میرفتم دسشویی._.

آبجی ب قُربانت ما دستشویی نداشتیمـ ._.

همه ی کارامونو تو جوب میکردیمـ :|

سحر این رو هم قبول کنیم ب خاندانمون؟._>

مرضی جامون کمه و خانواده پر جمعیت شده ._.

هیم

ولی میتونی جای امیر باشی ..

[Brooklyn Baby]

جم تی وی شده:v
همه با هم نسبت داریم((:
اغا راس بگین بابای من کیه؟:vvv

بابایی در کار نیست منو سحر ب طور ی نیروی کاملا طبیعی ب هم جذب شدیم
بعد داشتیم دنبال غذا میگشتیم تورو تو جوب پیدا کردیم ی گربه کلتو داشت میخورد:|
الان هم معلوم شده ک مرضی تورو گذاشته بود تا بره برات کهنه بخره ب عنوان خواهر بزرگترت._>

:|
فیلمش تخیلیه._.
کهنه؟:|||||
من از اون بچگی شعور داشتم خودم میرفتم دسشویی._.

آبجی ب قُربانت ما دستشویی نداشتیمـ ._.

همه ی کارامونو تو جوب میکردیمـ :|

ابجی ما تو هند زندگی میکردیم؟._.
:|
اغا من با فرهنگ دیگه ابروی منو نبرید.__.

حتما ما بی فرهنگیمـ :|

نمیدونمـ شایدمـ زاییده ذهن خودمـ بود ._.

[tyjtfhdhr]

جم تی وی شده:v
همه با هم نسبت داریم((:
اغا راس بگین بابای من کیه؟:vvv

بابایی در کار نیست منو سحر ب طور ی نیروی کاملا طبیعی ب هم جذب شدیم
بعد داشتیم دنبال غذا میگشتیم تورو تو جوب پیدا کردیم ی گربه کلتو داشت میخورد:|
الان هم معلوم شده ک مرضی تورو گذاشته بود تا بره برات کهنه بخره ب عنوان خواهر بزرگترت._>

:|
فیلمش تخیلیه._.
کهنه؟:|||||
من از اون بچگی شعور داشتم خودم میرفتم دسشویی._.

آبجی ب قُربانت ما دستشویی نداشتیمـ ._.

همه ی کارامونو تو جوب میکردیمـ :|

ابجی ما تو هند زندگی میکردیم؟._.
:|
اغا من با فرهنگ دیگه ابروی منو نبرید.__.

حالا ی موضوع دیگه هم هست ک نمیشه گفت:|

[Brooklyn Baby]

بابایی در کار نیست منو سحر ب طور ی نیروی کاملا طبیعی ب هم جذب شدیم
بعد داشتیم دنبال غذا میگشتیم تورو تو جوب پیدا کردیم ی گربه کلتو داشت میخورد:|
الان هم معلوم شده ک مرضی تورو گذاشته بود تا بره برات کهنه بخره ب عنوان خواهر بزرگترت._>

:|
فیلمش تخیلیه._.
کهنه؟:|||||
من از اون بچگی شعور داشتم خودم میرفتم دسشویی._.

آبجی ب قُربانت ما دستشویی نداشتیمـ ._.

همه ی کارامونو تو جوب میکردیمـ :|

سحر این رو هم قبول کنیم ب خاندانمون؟._>

مرضی جامون کمه و خانواده پر جمعیت شده ._.

هیم

ولی میتونی جای امیر باشی ..

قبول میکنمـ ._.

تصویب شد .

امیر گمشو بیرون از خانواده :|