گفتگوی آزاد 239

[αѕтer]

هیمـ ..

هومـ ..

:|

هامـ :|

_

سلامـ هانی (: !

چ خبرا مرضی ؟

[Navisa.]

و چرو یهو نیکوتین بدنت میاد پایین-_-
خو ی بسته سیگار بگیر پیشت بزار دیگه-_-

از مردم ازاری لذت میبرم ._.

[tyjtfhdhr]

بابایی در کار نیست منو سحر ب طور ی نیروی کاملا طبیعی ب هم جذب شدیم
بعد داشتیم دنبال غذا میگشتیم تورو تو جوب پیدا کردیم ی گربه کلتو داشت میخورد:|
الان هم معلوم شده ک مرضی تورو گذاشته بود تا بره برات کهنه بخره ب عنوان خواهر بزرگترت._>

:|
فیلمش تخیلیه._.
کهنه؟:|||||
من از اون بچگی شعور داشتم خودم میرفتم دسشویی._.

آبجی ب قُربانت ما دستشویی نداشتیمـ ._.

همه ی کارامونو تو جوب میکردیمـ :|

سحر این رو هم قبول کنیم ب خاندانمون؟._>

مرضی جامون کمه و خانواده پر جمعیت شده ._.

هیم

ولی میتونی جای امیر باشی ..

تو هرگز خواهر خوبی نبودی:hlp:
من خاندانو ترک میکنم

[علیرضا♥]

سلام D: -_-

[αѕтer]

ملیکا غذا شترا چیه ؟

همون نوش جونم

هیم هامـ خخ

[Brooklyn Baby]

هیمـ ..

هومـ ..

:|

هامـ :|

_

سلامـ هانی (: !

چ خبرا مرضی ؟

سلامتی ، خوبی ؟ D:

[tyjtfhdhr]

:|
فیلمش تخیلیه._.
کهنه؟:|||||
من از اون بچگی شعور داشتم خودم میرفتم دسشویی._.

آبجی ب قُربانت ما دستشویی نداشتیمـ ._.

همه ی کارامونو تو جوب میکردیمـ :|

سحر این رو هم قبول کنیم ب خاندانمون؟._>

مرضی جامون کمه و خانواده پر جمعیت شده ._.

هیم

ولی میتونی جای امیر باشی ..

قبول میکنمـ ._.

تصویب شد .

امیر گمشو بیرون از خانواده :|

لعنتیا._.
من میرم تو خانواده عرفان اصن._>

[Mαяѕє]

عجب ..××!! :hiccp:

[Navisa.]

:|
فیلمش تخیلیه._.
کهنه؟:|||||
من از اون بچگی شعور داشتم خودم میرفتم دسشویی._.

آبجی ب قُربانت ما دستشویی نداشتیمـ ._.

همه ی کارامونو تو جوب میکردیمـ :|

سحر این رو هم قبول کنیم ب خاندانمون؟._>

مرضی جامون کمه و خانواده پر جمعیت شده ._.

هیم

ولی میتونی جای امیر باشی ..

قبول میکنمـ ._.

تصویب شد .

امیر گمشو بیرون از خانواده :|

امیر بیا برای اخرین بار بغلت کنم

+--( .. )--+



خب خوش حال شدیم ._.

مرضی :>

[Mαяѕє]

ملیکا غذا شترا چیه ؟

همون نوش جونم

هیم هامـ خخ

آره مث غذای تو-ــ-