گفتگوی آزاد نسخه َ245

[tyjtfhdhr]

من کاری نکردم حرفیم نزدم همش تقصیر خودتون:|
من دی**سم(.. )

[esiesi]

خُدا وکیلی آقا من شاهد دارم  دیروز دُخترهـ تو گــ .آ اومده میگهـ علی تو از من خواستگاری غیر مستقیم کردی امیرم اینجا بود شاهد بود ب مَن گُفت این میخواد خودشو بهت قالب کُنهـ فرار کُن بعد ب دُختره گفتم نهـ من همچین کاری نکردم گُفت چند نفر ب من گفتن علی میخواستهـ ازت خواستگاری کنهـ روش نشده منم گُفتم آدم فروشا اطلاعات غلط بهت دادن خُلاصهـ بی شوهری ب مردم فشار آوردهـ
بعضیام شایعه  درست میکنن احتمالا یکیشونم در بین ماست -__-

ب جون کیمی :•]

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

وقتیــ جُملهـ اَول رو میگی میخوام با ساتور
انگشتاتو قطع کُنم بعد سرتو بزنم
بعد دستو پاهاتو بعدشم میریزمشون تو روغن داغ بعد نیم ساعت همونارو میـکُنم تو حلقت دیگهـ صدات در نیاد!!! -__-
بیا سوار مَن شو! :| خُـ مَن چیکار کُنـمـ« - _-

اینجا دیگه خدایی لایک داشت:|

ببندین دیه بـآوو  >___<

اسمش مناسب نبود :|

اصغر :|

همچیــن میگهـ اسمش مُناسب نبود انگار یارو حلقهـ نامزدی دستش کردهـ بود! -_-
غَزَل در ایــن حالت بود :498:
مَن در ایــن حالت !x___x!
اَصغر در ایــن حالت :|«

[sufiy]

10 ، 9 سال تفاوت سنی که چیزی نی ! -__-

حالا وللش خسته شدم :|

غزلی دیگه؟:|
بنظر من بمونی تو همون مجردی بهتره بشین عشق و حال کن اصن ازاد مختم راحته به کسی فکر نمیکنی الان مال ما دو روزه رفته دیوونه شدیم از بس بهش فکر کردیم هی دارم اهنگ گوش میدم بهش فکر نکنم:|

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

خُدا وکیلی آقا من شاهد دارم  دیروز دُخترهـ تو گــ .آ اومده میگهـ علی تو از من خواستگاری غیر مستقیم کردی امیرم اینجا بود شاهد بود ب مَن گُفت این میخواد خودشو بهت قالب کُنهـ فرار کُن بعد ب دُختره گفتم نهـ من همچین کاری نکردم گُفت چند نفر ب من گفتن علی میخواستهـ ازت خواستگاری کنهـ روش نشده منم گُفتم آدم فروشا اطلاعات غلط بهت دادن خُلاصهـ بی شوهری ب مردم فشار آوردهـ
بعضیام شایعه  درست میکنن احتمالا یکیشونم در بین ماست -__-

ب جون کیمی :•]

:| اهمــ چخبر؟ 
خیــلی آقایی 
(=

[Mᴏsᴇs]

=)))) ..

امیر تو هنوز بخاطر قضیه دیشب ناراحتی :|؟

[tyjtfhdhr]

=)))) ..

امیر تو هنوز بخاطر قضیه دیشب ناراحتی :|؟

من هیچی امیر کوچولو(.. )

[( lιεβ )]

وقتیــ جُملهـ اَول رو میگی میخوام با ساتور
انگشتاتو قطع کُنم بعد سرتو بزنم
بعد دستو پاهاتو بعدشم میریزمشون تو روغن داغ بعد نیم ساعت همونارو میـکُنم تو حلقت دیگهـ صدات در نیاد!!! -__-
بیا سوار مَن شو! :| خُـ مَن چیکار کُنـمـ« - _-

اینجا دیگه خدایی لایک داشت:|

ببندین دیه بـآوو  >___<

اسمش مناسب نبود :|

اصغر :|

همچیــن میگهـ اسمش مُناسب نبود انگار یارو حلقهـ نامزدی دستش کردهـ بود! -_-
غَزَل در ایــن حالت بود :498:
مَن در ایــن حالت !x___x!
اَصغر در ایــن حالت :|«

من در این حالت بودم : 

اون یکی علی هم در این حالت : :||||||||||||||

توهم همونی که گُفتی :|

اون پسره بدبختم در این حالت : ^____^

هرچی بود فکر میکرد قراره ............... :|||||||||||||||||

[esiesi]

خُدا وکیلی آقا من شاهد دارم  دیروز دُخترهـ تو گــ .آ اومده میگهـ علی تو از من خواستگاری غیر مستقیم کردی امیرم اینجا بود شاهد بود ب مَن گُفت این میخواد خودشو بهت قالب کُنهـ فرار کُن بعد ب دُختره گفتم نهـ من همچین کاری نکردم گُفت چند نفر ب من گفتن علی میخواستهـ ازت خواستگاری کنهـ روش نشده منم گُفتم آدم فروشا اطلاعات غلط بهت دادن خُلاصهـ بی شوهری ب مردم فشار آوردهـ
بعضیام شایعه  درست میکنن احتمالا یکیشونم در بین ماست -__-

ب جون کیمی :•]

:| اهمــ چخبر؟ 
خیــلی آقایی 
(=

کیمی پلنگ :۷

مخلصیم (•__•)

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

وقتیــ جُملهـ اَول رو میگی میخوام با ساتور
انگشتاتو قطع کُنم بعد سرتو بزنم
بعد دستو پاهاتو بعدشم میریزمشون تو روغن داغ بعد نیم ساعت همونارو میـکُنم تو حلقت دیگهـ صدات در نیاد!!! -__-
بیا سوار مَن شو! :| خُـ مَن چیکار کُنـمـ« - _-

اینجا دیگه خدایی لایک داشت:|

ببندین دیه بـآوو  >___<

اسمش مناسب نبود :|

اصغر :|

همچیــن میگهـ اسمش مُناسب نبود انگار یارو حلقهـ نامزدی دستش کردهـ بود! -_-
غَزَل در ایــن حالت بود :498:
مَن در ایــن حالت !x___x!
اَصغر در ایــن حالت :|«

من در این حالت بودم : 

اون یکی علی هم در این حالت : :||||||||||||||

توهم همونی که گُفتی :|

اون پسره بدبختم در این حالت : ^____^

هرچی بود فکر میکرد قراره ............... :|||||||||||||||||

خُلاصهـ خیلی حال بهم زَن بودی در اون لحظات اَزت همچیــن انتظاری نداشتم
خُداحافظ