« گــفـتـگوی آزاد » نسخه 295

[Faust]

نه بابا ..
شاید این ماه اخری شمالی بریم .
خیلی اهل سفر نیستم راستش !
چون به فیلم و سریال دیدن و کتاب خوندنم لطمه میزنه ^^
ولی خب شاید بد نباشه قبل از مدرسه ها جایی بریم .
هروقت بحث سفر میشه خودمو میکشم عقب چون بابام دنبال گرفتن اقامت اتریشه و میگه برو زبان المانیتو بخون تا قبول کنن مثل که از شرایطه اونجاس ..
منم واقعا حوصله المانی ندارم متنفرم . ترجیج میدم ایران بمونم ولی المانی :| ....

شمال .. عالیه !

من که همش تو تونل منجیل عروسی راه میندازم ! خیلی حال میده ..

چون تو شهره تقریباً ترافیکه همش .. بعد یه بوق بزنی بقیه همراهی میکنن .. 

من شمال بودم این چند روزه ! دیشب که داشتیم بر میگشتیم دوستم حالش خوب نبود زیاد .

گفتم الان میریم تونل خیلی باحاله و اینا .. خلاصه کلی پز دادم   رفتیم یکی بوق ، دو تا بوق .. هیچکس همراهی نکرد !

ضایع شدم بدجور ((:

[Apathetic]

من هی سعی میکنم اون شب مسخره رو که همگی زده بود به سرتون رو فراموش کنم اونوقت هی یادم میارید ؟

چرا یادت بره خاطره خوبی بود که /: 
اگ ناراحت شدی ببخشید :v

برای شماها خاطره خوبی بود نه من که از همه جا و همه چی بی خبر گیر افتاده بودم 
نه ناراحت نشدم !
فقط احساس خجالت میکنم ._.

[ÆҐÆŠĦ]

ارش هیچ فایده ای نداره تقلا نکن من بهت علاقه پیدا کردم :v
بدرود همگی 

از اين قاتل دور شين :|

  بیا بغلم عشقم :v

دور شو :|

[Aiden Pearce]

ارش بیا بریم فرانسه اونجا عقد کنیم بعدش بیایم ایران |:

---

فقط احساس خجالت میکنم ._.

اوخی ._.
اشکال نداره منم ایسگا شدم تو بچگیم :v
دختر عمه خرم کاغذو اتیش زد گفت سیگاره بکش |:
هنوزم که هنوزه تو جمع پی پی میکنم بهش |:
+ 
دیگ یادت نمیارم باوش 

[Apathetic]

نه بابا ..
شاید این ماه اخری شمالی بریم .
خیلی اهل سفر نیستم راستش !
چون به فیلم و سریال دیدن و کتاب خوندنم لطمه میزنه ^^
ولی خب شاید بد نباشه قبل از مدرسه ها جایی بریم .
هروقت بحث سفر میشه خودمو میکشم عقب چون بابام دنبال گرفتن اقامت اتریشه و میگه برو زبان المانیتو بخون تا قبول کنن مثل که از شرایطه اونجاس ..
منم واقعا حوصله المانی ندارم متنفرم . ترجیج میدم ایران بمونم ولی المانی :| ....

شمال .. عالیه !

من که همش تو تونل منجیل عروسی راه میندازم ! خیلی حال میده ..

چون تو شهره تقریباً ترافیکه همش .. بعد یه بوق بزنی بقیه همراهی میکنن .. 

من شمال بودم این چند روزه ! دیشب که داشتیم بر میگشتیم دوستم حالش خوب نبود زیاد .

گفتم الان میریم تونل خیلی باحاله و اینا .. خلاصه کلی پز دادم   رفتیم یکی بوق ، دو تا بوق .. هیچکس همراهی نکرد !

ضایع شدم بدجور ((:

من شمال رو دوست دارم ولی خاطره ی بد هم دارم
یبار رفته بودیم جنگل کلی خوراکی خریده بودیم قرار بود خوش بگذره ولی من مریض شدم -_-
میخوام حالا که هوا گرمه بریم باز شمال و جنگل اینبار هم لذت ببرم هم تا میتونم بخورم ^_^
من شیرازو هم خیلی دوس دارم طبیعتش عالیه .

[ÆҐÆŠĦ]

ارش بیا بریم فرانسه اونجا عقد کنیم بعدش بیایم ایران |:

اينجا نميتونم بهت چيزي بگم اي حماقت كننده :|
من زن دارم خجالت بكش :|
قصد گرفتن زن دوم ندارم تو يكيش موندم :|

[Jack Daniel'ѕ]

آرش همون حرف همیشگی :|

بدرود همگی !

[Aiden Pearce]

ارش بیا بریم فرانسه اونجا عقد کنیم بعدش بیایم ایران |:
اينجا نميتونم بهت چيزي بگم اي حماقت كننده :|
من زن دارم خجالت بكش :|

تو ی زن میگیری
منم یه فاعل میگیرم :v
بیا بغلم عشقم |:

[ÆҐÆŠĦ]

آرش همون حرف همیشگی :|

بدرود همگی !

علي همون جواب هميشگي :|
به سلامت :|

[Apathetic]

خدافظ همگی .
پ.ن : جمیعا عاشق همتونم ! هروقت میام گ.ا بهم خوش میگذره مرسی ازتون که با اینکه فلش انقدر خلوت شده ولی گ.ا رو زنده نگه میدارید ^.^