امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 2.11
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

« گــفـتـگوی آزاد » نسخه 296

(10-09-2016، 21:07)Dıятч Søυł نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(10-09-2016، 21:05)saba 3 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
هعی وای من



چ خلوته

سلام (:
یه خواهشی دارم ازت گلم (((:
میشه دیگه نگی "چه خلوت" به این کلمه آلرژی گرفتم :|
#تچکّر v:
  سلام گلم

چشم (:
 سپاس شده توسط ρυяρℓє_ѕку
آگهی
بیاید براتون قصه شب تریف کنم :|
plαy wιтн тнe вιɢ ɢυɴѕ
 سپاس شده توسط saba 3 ، ρυяρℓє_ѕку
(10-09-2016، 21:21)Magical Girl نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
بیاید براتون قصه شب تریف کنم :|

سلام سارا جان


بفرمایید تعریف کنید
 سپاس شده توسط Magical Girl ، ρυяρℓє_ѕку
(10-09-2016، 21:21)Magical Girl نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
بیاید براتون قصه شب تریف کنم :|

بگید مامان بزرگ تاماهم از سخنان گرانبهای شما فیض ببریم :|
 سپاس شده توسط Magical Girl ، saba 3
خـــب .. ی روزی از روزای پاییز بود :|
چن تا دختر دبیرستانی بعد مدرسه داشتن پیاده میرفتن سمت خونه هاشون :|
یکیشون ک از همه اسکل تر بود و عاشق ی پسری ک تو کتاب فروشی کار میکرد بود ، گف : بیاید از سمت مغازه پسره بریم ی کتاب قیمت کنیم شاید من دیدمش :|
دوستاشم گفتن باشه و را افتادن سمت مغازه :|
یکی از دوساش اسمش سارا بود :/
همین ک وارد مغازه شدن سارا ی صدای آشنا شنید :|
برگشت دید مامانشه :|||||
مامانشم مث اینکه صدای اونُ شنیده بود برگشت و نگا کرد .. ولی کسیُ ندید !
چون سارا در رفته بود :|
سارا ب خودش قول داد ک دگ ازین غلطا نکنه :/// سارا ی راست راه خونه رو گرفت و رف خونه ! :/
سارا امروز یاد این خاطره ش افتاده و کلیم بخاطرش خندیده ((:
همین :|
plαy wιтн тнe вιɢ ɢυɴѕ
 سپاس شده توسط ρυяρℓє_ѕку ، saba 3 ، Maryam Farrokhy ، girl of chaos ، Berserk
خخخخ سلام اخ جون قصه
Isn’t it lovely all alone??
 سپاس شده توسط saba 3 ، Magical Girl ، ρυяρℓє_ѕку
(10-09-2016، 21:29)Magical Girl نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
خـــب .. ی روزی از روزای پاییز بود :|
چن تا دختر دبیرستانی بعد مدرسه داشتن پیاده میرفتن سمت خونه هاشون :|
یکیشون ک از همه اسکل تر بود و عاشق ی پسری ک تو کتاب فروشی کار میکرد بود ، گف : بیاید از سمت مغازه پسره بریم ی کتاب قیمت کنیم شاید من دیدمش :|
دوستاشم گفتن باشه و را افتادن سمت مغازه :|
یکی از دوساش اسمش سارا بود :/
همین ک وارد مغازه شدن سارا ی صدای آشنا شنید :|
برگشت دید مامانشه :|||||
مامانشم مث اینکه صدای اونُ شنیده بود برگشت و نگا کرد .. ولی کسیُ ندید !
چون سارا در رفته بود :|
سارا ب خودش قول داد ک دگ ازین غلطا نکنه :/// سارا ی راست راه خونه رو گرفت و رف خونه ! :/
سارا امروز یاد این خاطره ش افتاده و کلیم بخاطرش خندیده ((:
همین :|
ممنون کلی پند گرفتیم
 سپاس شده توسط Magical Girl ، ρυяρℓє_ѕку
(10-09-2016، 21:29)Magical Girl نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
خـــب .. ی روزی از روزای پاییز بود :|
چن تا دختر دبیرستانی بعد مدرسه داشتن پیاده میرفتن سمت خونه هاشون :|
یکیشون ک از همه اسکل تر بود و عاشق ی پسری ک تو کتاب فروشی کار میکرد بود ، گف : بیاید از سمت مغازه پسره بریم ی کتاب قیمت کنیم شاید من دیدمش :|
دوستاشم گفتن باشه و را افتادن سمت مغازه :|
یکی از دوساش اسمش سارا بود :/
همین ک وارد مغازه شدن سارا ی صدای آشنا شنید :|
برگشت دید مامانشه :|||||
مامانشم مث اینکه صدای اونُ شنیده بود برگشت و نگا کرد .. ولی کسیُ ندید !
چون سارا در رفته بود :|
سارا ب خودش قول داد ک دگ ازین غلطا نکنه :/// سارا ی راست راه خونه رو گرفت و رف خونه ! :/
سارا امروز یاد این خاطره ش افتاده و کلیم بخاطرش خندیده ((:
همین :|

ببخشید اونوقت اون سارا که دوستی داشت از همه اسکول تر و فلان فلان /: ، شما نبودید احیانا ؟ :|
یا من اشتباه فکر کردم ؟ |:
 سپاس شده توسط saba 3 ، Magical Girl ، girl of chaos
(10-09-2016، 21:33)miss potato نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
خخخخ سلام اخ جون قصه
. Wow. oh my god



سیب زمینیییییی


وای من سیب زمینی موخوام (:



سلام سیب زمینی جووووونم 

خوبی ؟ خوشی؟ سلامتی؟
(10-09-2016، 21:34)saba 3 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(10-09-2016، 21:29)Magical Girl نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
خـــب .. ی روزی از روزای پاییز بود :|
چن تا دختر دبیرستانی بعد مدرسه داشتن پیاده میرفتن سمت خونه هاشون :|
یکیشون ک از همه اسکل تر بود و عاشق ی پسری ک تو کتاب فروشی کار میکرد بود ، گف : بیاید از سمت مغازه پسره بریم ی کتاب قیمت کنیم شاید من دیدمش :|
دوستاشم گفتن باشه و را افتادن سمت مغازه :|
یکی از دوساش اسمش سارا بود :/
همین ک وارد مغازه شدن سارا ی صدای آشنا شنید :|
برگشت دید مامانشه :|||||
مامانشم مث اینکه صدای اونُ شنیده بود برگشت و نگا کرد .. ولی کسیُ ندید !
چون سارا در رفته بود :|
سارا ب خودش قول داد ک دگ ازین غلطا نکنه :/// سارا ی راست راه خونه رو گرفت و رف خونه ! :/
سارا امروز یاد این خاطره ش افتاده و کلیم بخاطرش خندیده ((:
همین :|
ممنون کلی پند گرفتیم
میدونم .. Sleepy
plαy wιтн тнe вιɢ ɢυɴѕ
 سپاس شده توسط saba 3 ، ρυяρℓє_ѕку


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  گفتگو آزاد | نسخه 470 - Ww III
  اسم نفر قبلی رو عوض کن(اگه دختره اسم پسر بذار اگه هم پسره اسم دختر بذار!) نسخه ۲
  آواتار نفر قبلیت چه چیزی رو نشون میده؟|| نسخه ۶
  تو پروفایل نفر قبلی چه چیزی نظرتو جلب کرده؟! || نسخه 10
  « عکـس از " خـود " و " اتـاق شخـصی " خـود » نسخه 3
  گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸
  هستی نیستی {نسخه 2}
  بازی پیشگویی (نفر بعدی...) || نسخه ۲
  داری یا نداری؟ || نسخه ۲
  سوال از تو جواب از نفر بعدی! {نسخه 5}

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان