« گــفـتـگوی آزاد » نسخه 296

[ρυяρℓє_ѕку]

خخخخ سلام اخ جون قصه

قصه دوس داری مریم بانو ، بانوی قصه ؟ (=

[Magical Girl]

خـــب .. ی روزی از روزای پاییز بود :|
چن تا دختر دبیرستانی بعد مدرسه داشتن پیاده میرفتن سمت خونه هاشون :|
یکیشون ک از همه اسکل تر بود و عاشق ی پسری ک تو کتاب فروشی کار میکرد بود ، گف : بیاید از سمت مغازه پسره بریم ی کتاب قیمت کنیم شاید من دیدمش :|
دوستاشم گفتن باشه و را افتادن سمت مغازه :|
یکی از دوساش اسمش سارا بود :/
همین ک وارد مغازه شدن سارا ی صدای آشنا شنید :|
برگشت دید مامانشه :|||||
مامانشم مث اینکه صدای اونُ شنیده بود برگشت و نگا کرد .. ولی کسیُ ندید !
چون سارا در رفته بود :|
سارا ب خودش قول داد ک دگ ازین غلطا نکنه :/// سارا ی راست راه خونه رو گرفت و رف خونه ! :/
سارا امروز یاد این خاطره ش افتاده و کلیم بخاطرش خندیده ((:
همین :|

ببخشید اونوقت اون سارا که دوستی داشت از همه اسکول تر و فلان فلان /: ، شما نبودید احیانا ؟ :|
یا من اشتباه فکر کردم ؟ |:

فکر شما کاملا صحیحه .___.

[saba 3]

من فردا صبح تازه به دنیا میام:|




امشب شب تولدمه^_^

[Maryam Farrokhy]

خخخخ سلام اخ جون قصه

. Wow. oh my god



سیب زمینیییییی


وای من سیب زمینی موخوام (:



سلام سیب زمینی جووووونم 

خوبی ؟ خوشی؟ سلامتی؟

خخخخخخ فدات بشم
خوبم تو خوبی؟

[ρυяρℓє_ѕку]

خـــب .. ی روزی از روزای پاییز بود :|
چن تا دختر دبیرستانی بعد مدرسه داشتن پیاده میرفتن سمت خونه هاشون :|
یکیشون ک از همه اسکل تر بود و عاشق ی پسری ک تو کتاب فروشی کار میکرد بود ، گف : بیاید از سمت مغازه پسره بریم ی کتاب قیمت کنیم شاید من دیدمش :|
دوستاشم گفتن باشه و را افتادن سمت مغازه :|
یکی از دوساش اسمش سارا بود :/
همین ک وارد مغازه شدن سارا ی صدای آشنا شنید :|
برگشت دید مامانشه :|||||
مامانشم مث اینکه صدای اونُ شنیده بود برگشت و نگا کرد .. ولی کسیُ ندید !
چون سارا در رفته بود :|
سارا ب خودش قول داد ک دگ ازین غلطا نکنه :/// سارا ی راست راه خونه رو گرفت و رف خونه ! :/
سارا امروز یاد این خاطره ش افتاده و کلیم بخاطرش خندیده ((:
همین :|

ببخشید اونوقت اون سارا که دوستی داشت از همه اسکول تر و فلان فلان /: ، شما نبودید احیانا ؟ :|
یا من اشتباه فکر کردم ؟ |:

فکر شما کاملا صحیحه .___.

آهان میگم من هیچوقت فکرم اشتباه نمیکنه .__. 
دیگه ازاین سخنان گرانبها ندارید سارا که دوستی داشت از هم اسکول تر و فلان فلان  ؟ :|

[Maryam Farrokhy]

خخخخ سلام اخ جون قصه

قصه دوس داری مریم بانو ، بانوی قصه ؟ (=

اوهوم

---

من فردا صبح تازه به دنیا میام:|




امشب شب تولدمه^_^

عزیزمممممممممم مبارکههههههههه

[saba 3]

ممنون مریم جان چ خبر؟

[Maryam Farrokhy]

سلامتی

[saba 3]

خخخخ سلام اخ جون قصه

قصه دوس داری مریم بانو ، بانوی قصه ؟ (=

اوهوم

---

من فردا صبح تازه به دنیا میام:|




امشب شب تولدمه^_^

عزیزمممممممممم مبارکههههههههه

ممنون

[امیر‌حسین]

:|||||||||~~~~~

خانوماییی که پشت مانتوشون نوشته  بود:
keep
calm
me
I'm queen

بی زحمت پشت مانتو مدرسشونم بنویسن:
keep
calm me
i will back after school