امتیاز موضوع:
  • 13 رأی - میانگین امتیازات: 3.62
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بغض قلم ❥ ..

وقتی میخوام بگم دوست دارم
قلبم میلرزه از گفتنش
.
واسه اینکه حس می کنم واست کمه
.
حس می کنم عمق اون چشمای نازت خیلی بیشتر از دوست دارم واسم معنا داره
.
یه حسی دارم که باعث میشه
شب و روز به تو فکر کنم شب و روز پیگیر تو باشم
.
با دیدن اسمت با شنیدن صدات قلبم بلرزه
.
با اومدن یه پیام از تو لبخند عمیقی بزنم
.
با یه بی تفاوتی ازت برنجم
.
به این حس میگن عشق ,آره من عاشقت شدم
 سپاس شده توسط A lover ، ali....
آگهی
به نفس های این گرگ خسته نگاه نکن دنیا را برای کسی دریدم که مرا به سگ فروخت!
خدایا هفت میلیارد نفر ادم همش مال تو این یه نفر مال من میشنوی یا بلندتر التماس کنم؟
خلاف قوانین!
 سپاس شده توسط ali.... ، ѕтяong
تنهایي!
میتونه یه سبک زندگي باشه
یه انتخاب درست،
بعد از کلي اشتباه...
#بلکـ_دریمـ
 سپاس شده توسط ali.... ، teresa ☆ ، ѕтяong ، A lover ، ຖēŞค๑໓
راحت از من گذشت اگر خداهم از او بگذرد قیامت را من به پا خواهم کرد
خلاف قوانین!
 سپاس شده توسط ali.... ، ѕтяong
وقتی میبینی یکی همه جوره باهاته دورش نزن دورش بگرد
فقط یه رفیق میتونه داغون کنه دشمنت اونقدر امارتو نداره
*داداش اونور خیابونو نیگا!
- نه نمیشه من به عشقم قول دادم چشم چرونی نکنم
* تو نیگا کن چرا رفیق فابت دست عشق تو گرفته؟
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بغض قلم ❥ .. 14
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بغض قلم ❥ .. 14
 سپاس شده توسط A lover ، ☆ mahak ، ❤nila❤
قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه ی کوچکی آمد و
از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود،
پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید… باز عزم رفتن کرد،
اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند
و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد
تا هر چه بیشتر و بیشتر لذت ببرد… مورچه در عسل غوطه ور شد
و لذت می برد… اما (افسوس) که نتوانست از آن خارج شود،
پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت…
در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد…
بنجامین فرانکلین میگوید: دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک میشود…
این است حکایت دنیای ما
 سپاس شده توسط teresa ☆ ، A lover
زیادی خوب بودن 
خوب نیست 
زیادی که خوب باشی
دیده نمیشوی
میشوی مثل شیشه ای تمیز
کسی شیشه ی تمیز را نمیبیند 
همه به جای شیشه
منظره ی بیرون را میبینند..!
 
 سپاس شده توسط ѕтяong ، A lover ، ❤nila❤
دلم گرفته از خودم....

دلم گرفته است....!

یا دلگیرم...!

یا شاید هم دلم گیر است ....!

نمی دانم....!

اصلا هیچ وقت فرق بین اینها را نفهمیدم..!

فقط می دانم دلم یک جوری می شود...!

جوری که مثل همیشه نیست..!

دلم که اینجوری می شود....!

غصه های خودم که هیچ....

غصه همه دنیا می شود غصه من ... ! (:
اینکه اگه کسی رو دوست داشته باشی و نگی دوست دارم (:با اینکه کسی رو دوست نداشته باشی و بگی  دوست دارم (:...خیلی فرقـ دارهـ ..... شاید دردِ اولی به ظاهر بیشتر باشهـ ولی زخم دومی کاری ترهـ (:
 سپاس شده توسط ѕтяong ، A lover ، ❤nila❤
هیچوقت دلخوشی ڪسی رو ازش نگیرین
این دلخوشی میتونه:
یه سلام
یه احوالپرسی
یه حواسم بهت هست …
یه صدای گرم و دوستانه
و یه حس خوب باشه …
دوستی ها رو دست ڪم نگیرین …
همین …
بچه ها شوخی شوخی به گنجشک ها سنگ میزنن …
ولی گنجشک ها جدی جدی میمیرن … !
آدما شوخی شوخی به هم زخم زبون میزنن …
ولی دلها جدی جدی می شڪنند….
 سپاس شده توسط A lover
ادغام شد
 سپاس شده توسط ѕтяong


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان