- گفتگو آزاد نُسخه ۳۲۹ !

[Mr.Ramin]

همتون شماره گرفتید :| دمتون گرم شما چقد سرخوشید
فقط من و خواجه حافظ شماره نداشتیم

---

ولی این دختره خیلی چرت   پرت میگفتا کاشکی نمیرف یه خورده میخندیدیم

از کجا معلوم دختر باشه ؟ کفتر باز (((:

کفترباز رو خوندم دو سه دقیقه داشتم میخندیدم

[Đęąđ.ğïřł]

هیم

[ÆMÆշЇÑζ]

جالب اینجاست شمارشم بهم داد اما متاسفانه پاک کردم)):

همون روزای اول که اشناشدم شماره داد:||||
حیف شد پاک کردم:/

کرپ :| ب منم شماره داد همون روزا اول :|||
ب همه ی حالی داده پس

والا من شک کردم ممکنه پسر باشه..بهش اس ندادم...
بعد ها دیگع یادم رفتD:

نه من باهاش صحبت کردم از پشت تلفن دختر بود :|
ی لهجه ترک تبریزی هم داشت شیرین بود ایسگاش میکردیم با ی رفیقم :>
خودم ک خطم رو بهش ندادم خط رفیقم ممد رو دادم با اون صحبت میکرد منم یکی دوبار باهاش حرف زدم

[Đęąđ.ğïřł]

جالب اینجاست شمارشم بهم داد اما متاسفانه پاک کردم)):

همون روزای اول که اشناشدم شماره داد:||||
حیف شد پاک کردم:/

کرپ :| ب منم شماره داد همون روزا اول :|||
ب همه ی حالی داده پس

والا من شک کردم ممکنه پسر باشه..بهش اس ندادم...
بعد ها دیگع یادم رفتD:

نه من باهاش صحبت کردم از پشت تلفن دختر بود :|
ی لهجه ترک تبریزی هم داشت شیرین بود ایسگاش میکردیم با ی رفیقم :>
خودم ک خطم رو بهش ندادم خط رفیقم ممد رو دادم با اون صحبت میکرد منم یکی دوبار باهاش حرف زدم

عه رو نکرده بودی کلکD:

حالا از کجا معلوم نقش اصلی همین دختره بود ممکنه پسر بود گوشیو داد به یه دختر حرف بزنه((:
(این قسمت شقایق کاراگاه میشود:|| )

حالا بگذریم.... چیا میگفتین؟

[ÆMÆշЇÑζ]

جالب اینجاست شمارشم بهم داد اما متاسفانه پاک کردم)):

همون روزای اول که اشناشدم شماره داد:||||
حیف شد پاک کردم:/

کرپ :| ب منم شماره داد همون روزا اول :|||
ب همه ی حالی داده پس

والا من شک کردم ممکنه پسر باشه..بهش اس ندادم...
بعد ها دیگع یادم رفتD:

نه من باهاش صحبت کردم از پشت تلفن دختر بود :|
ی لهجه ترک تبریزی هم داشت شیرین بود ایسگاش میکردیم با ی رفیقم :>
خودم ک خطم رو بهش ندادم خط رفیقم ممد رو دادم با اون صحبت میکرد منم یکی دوبار باهاش حرف زدم

عه رو نکرده بودی کلکD:

حالا از کجا معلوم نقش اصلی همین دختره بود ممکنه پسر بود گوشیو داد به یه دختر حرف بزنه((:
(این قسمت شقایق کاراگاه میشود:||  )

حالا بگذریم.... چیا میگفتین؟

قرار نیس همه چیو رو کنیم ک (:

ن اتفاقا منم به همین موضوع فکر کردم :| با این رفیقم ک بودیم یبار 7 صبح بهش زنگ زدیم  خواب الو جواب داد اونجا دگ مطمعن شدم  سر شب و اخر شبم تست کردم خودش بود :>
باز از اونور اونم دوسه بار اخر شبا 2/3 نصف شب مث اینک زنگ میزد :| اخر کاریا هم شک کرده بود ب رفیقم ک چرا گوشی کوروش همش دست توعه :^

امم خدمتت بگم ک.. راجب چرت و پرتا خوانوادش ک داداش رفیق جینگ وحید مرادی بوده و مست میکنن و اینا,  دگ مساعل بزرگسالان :| , دگ راجب اشپزی و مساعل چرت و پرت *_*
خیلی جالب بود شقایق این ترکا عزیز ق رو گ میگن
مثلا محبث تخصصی قرمه سبزی بود هی به قرمه سبزی میگفت گرمه سبزی .. خیلی جالب بود ._.
تازه بنده خدا خیلی هم سعی میکرد نرمال صحیت کنه
ولی در کل لهجشون عالیه

[Đęąđ.ğïřł]

کرپ :| ب منم شماره داد همون روزا اول :|||
ب همه ی حالی داده پس

والا من شک کردم ممکنه پسر باشه..بهش اس ندادم...
بعد ها دیگع یادم رفتD:

نه من باهاش صحبت کردم از پشت تلفن دختر بود :|
ی لهجه ترک تبریزی هم داشت شیرین بود ایسگاش میکردیم با ی رفیقم :>
خودم ک خطم رو بهش ندادم خط رفیقم ممد رو دادم با اون صحبت میکرد منم یکی دوبار باهاش حرف زدم

عه رو نکرده بودی کلکD:

حالا از کجا معلوم نقش اصلی همین دختره بود ممکنه پسر بود گوشیو داد به یه دختر حرف بزنه((:
(این قسمت شقایق کاراگاه میشود:||  )

حالا بگذریم.... چیا میگفتین؟

قرار نیس همه چیو رو کنیم ک (:

ن اتفاقا منم به همین موضوع فکر کردم :| با این رفیقم ک بودیم یبار 7 صبح بهش زنگ زدیم  خواب الو جواب داد اونجا دگ مطمعن شدم  سر شب و اخر شبم تست کردم خودش بود :>
باز از اونور اونم دوسه بار اخر شبا 2/3 نصف شب مث اینک زنگ میزد :| اخر کاریا هم شک کرده بود ب رفیقم ک چرا گوشی کوروش همش دست توعه :^

امم خدمتت بگم ک.. راجب چرت و پرتا خوانوادش ک داداش رفیق جینگ وحید مرادی بوده و مست میکنن و اینا,  دگ مساعل بزرگسالان :| , دگ راجب اشپزی و مساعل چرت و پرت *_*
خیلی جالب بود شقایق این ترکا عزیز ق رو گ میگن
مثلا محبث تخصصی قرمه سبزی بود هی به قرمه سبزی میگفت گرمه سبزی .. خیلی جالب بود ._.
تازه بنده خدا خیلی هم سعی میکرد نرمال صحیت کنه
ولی در کل لهجشون عالیه

بابا مخفی کار((:


خوبه فک میکردم فقط خودمم جنایی فک میکنم

خب پس خود جنس بود(((:
تو تل هم میحرفید باهاش؟

نصفه شب مهمه که درباره چی حرف میزدید((((:
رو کن حرفاتونو من طاقت ندارم+_+

عه نمیدونستی بع ق ،گ میگن؟!
اره باحال حرف میزنن

[Đęąđ.ğïřł]

الان دارن امین تارخ رو از گوشه انبار در میارن، میزنن تو شارژ؛
تا ماه رمضون یه کلاه گیس سفید سرش کنن هی گول شیطانو بخوره ما کیف کنیم !((:

[ÆMÆշЇÑζ]

والا من شک کردم ممکنه پسر باشه..بهش اس ندادم...
بعد ها دیگع یادم رفتD:

نه من باهاش صحبت کردم از پشت تلفن دختر بود :|
ی لهجه ترک تبریزی هم داشت شیرین بود ایسگاش میکردیم با ی رفیقم :>
خودم ک خطم رو بهش ندادم خط رفیقم ممد رو دادم با اون صحبت میکرد منم یکی دوبار باهاش حرف زدم

عه رو نکرده بودی کلکD:

حالا از کجا معلوم نقش اصلی همین دختره بود ممکنه پسر بود گوشیو داد به یه دختر حرف بزنه((:
(این قسمت شقایق کاراگاه میشود:||  )

حالا بگذریم.... چیا میگفتین؟

قرار نیس همه چیو رو کنیم ک (:

ن اتفاقا منم به همین موضوع فکر کردم :| با این رفیقم ک بودیم یبار 7 صبح بهش زنگ زدیم  خواب الو جواب داد اونجا دگ مطمعن شدم  سر شب و اخر شبم تست کردم خودش بود :>
باز از اونور اونم دوسه بار اخر شبا 2/3 نصف شب مث اینک زنگ میزد :| اخر کاریا هم شک کرده بود ب رفیقم ک چرا گوشی کوروش همش دست توعه :^

امم خدمتت بگم ک.. راجب چرت و پرتا خوانوادش ک داداش رفیق جینگ وحید مرادی بوده و مست میکنن و اینا,  دگ مساعل بزرگسالان :| , دگ راجب اشپزی و مساعل چرت و پرت *_*
خیلی جالب بود شقایق این ترکا عزیز ق رو گ میگن
مثلا محبث تخصصی قرمه سبزی بود هی به قرمه سبزی میگفت گرمه سبزی .. خیلی جالب بود ._.
تازه بنده خدا خیلی هم سعی میکرد نرمال صحیت کنه
ولی در کل لهجشون عالیه

بابا مخفی کار((:


خوبه فک میکردم فقط خودمم جنایی فک میکنم

خب پس خود جنس بود(((:
تو تل هم میحرفید باهاش؟

نصفه شب مهمه که درباره چی حرف میزدید((((:
رو کن حرفاتونو  من طاقت ندارم+_+

عه نمیدونستی بع ق ،گ میگن؟!
اره باحال حرف میزنن

:^

البته ک تو خیلی کارگاهی تر فک میکنی من قبول دارم :>

اره ممطعن باش ._.
نه تل نداشت مث اینکه

اووف حس کنجکاویت هنوز مث قدیماس :|
باور کن چیز خاصی نبود مساعل عادی , بعدشم ی سریش مثبت 18 بود دگبدرد سن تو نمیخوره بچه جان :^

نه نمیدونستم..  بعد ک فهمیدم هی سعی میکردم مجبورش کنم کلماتی رو بگه ک ق داشته باشه توش , مثلا قلقلک و اینا , میگف گلگلک :>
عالی بود اصا
یجورایی شیرین هم هس اصلا

[Đęąđ.ğïřł]

نه من باهاش صحبت کردم از پشت تلفن دختر بود :|
ی لهجه ترک تبریزی هم داشت شیرین بود ایسگاش میکردیم با ی رفیقم :>
خودم ک خطم رو بهش ندادم خط رفیقم ممد رو دادم با اون صحبت میکرد منم یکی دوبار باهاش حرف زدم

عه رو نکرده بودی کلکD:

حالا از کجا معلوم نقش اصلی همین دختره بود ممکنه پسر بود گوشیو داد به یه دختر حرف بزنه((:
(این قسمت شقایق کاراگاه میشود:||  )

حالا بگذریم.... چیا میگفتین؟

قرار نیس همه چیو رو کنیم ک (:

ن اتفاقا منم به همین موضوع فکر کردم :| با این رفیقم ک بودیم یبار 7 صبح بهش زنگ زدیم  خواب الو جواب داد اونجا دگ مطمعن شدم  سر شب و اخر شبم تست کردم خودش بود :>
باز از اونور اونم دوسه بار اخر شبا 2/3 نصف شب مث اینک زنگ میزد :| اخر کاریا هم شک کرده بود ب رفیقم ک چرا گوشی کوروش همش دست توعه :^

امم خدمتت بگم ک.. راجب چرت و پرتا خوانوادش ک داداش رفیق جینگ وحید مرادی بوده و مست میکنن و اینا,  دگ مساعل بزرگسالان :| , دگ راجب اشپزی و مساعل چرت و پرت *_*
خیلی جالب بود شقایق این ترکا عزیز ق رو گ میگن
مثلا محبث تخصصی قرمه سبزی بود هی به قرمه سبزی میگفت گرمه سبزی .. خیلی جالب بود ._.
تازه بنده خدا خیلی هم سعی میکرد نرمال صحیت کنه
ولی در کل لهجشون عالیه

بابا مخفی کار((:


خوبه فک میکردم فقط خودمم جنایی فک میکنم

خب پس خود جنس بود(((:
تو تل هم میحرفید باهاش؟

نصفه شب مهمه که درباره چی حرف میزدید((((:
رو کن حرفاتونو  من طاقت ندارم+_+

عه نمیدونستی بع ق ،گ میگن؟!
اره باحال حرف میزنن

:^

البته ک تو خیلی کارگاهی تر فک میکنی من قبول دارم :>

اره ممطعن باش ._.
نه تل نداشت مث اینکه

اووف حس کنجکاویت هنوز مث قدیماس :|
باور کن چیز خاصی نبود مساعل عادی , بعدشم ی سریش مثبت 18 بود دگبدرد سن تو نمیخوره بچه جان :^

نه نمیدونستم..  بعد ک فهمیدم هی سعی میکردم مجبورش کنم کلماتی رو بگه ک ق داشته باشه توش , مثلا قلقلک و اینا , میگف گلگلک :>
عالی بود اصا
یجورایی شیرین هم هس اصلا

اره دیگه کارگاه عمم((:

تل داشت پاک کرد._.

نه یه خورده حس کنجکاویم خوابیده مثه قدیم نیست((:

فک کن یه درصد بگذرم از حرفای مثبت هیجدهتون((:
خودتو بگو دیگه:|

پس با اعصاب روانش بازی کردی


عاع عاری زیباست:|

---

این منصفانه نیست مدیرا میتونن حرفاشونو کلا پاک کنن و ما نخونیما(((;

[ÆMÆշЇÑζ]

عه رو نکرده بودی کلکD:

حالا از کجا معلوم نقش اصلی همین دختره بود ممکنه پسر بود گوشیو داد به یه دختر حرف بزنه((:
(این قسمت شقایق کاراگاه میشود:||  )

حالا بگذریم.... چیا میگفتین؟

قرار نیس همه چیو رو کنیم ک (:

ن اتفاقا منم به همین موضوع فکر کردم :| با این رفیقم ک بودیم یبار 7 صبح بهش زنگ زدیم  خواب الو جواب داد اونجا دگ مطمعن شدم  سر شب و اخر شبم تست کردم خودش بود :>
باز از اونور اونم دوسه بار اخر شبا 2/3 نصف شب مث اینک زنگ میزد :| اخر کاریا هم شک کرده بود ب رفیقم ک چرا گوشی کوروش همش دست توعه :^

امم خدمتت بگم ک.. راجب چرت و پرتا خوانوادش ک داداش رفیق جینگ وحید مرادی بوده و مست میکنن و اینا,  دگ مساعل بزرگسالان :| , دگ راجب اشپزی و مساعل چرت و پرت *_*
خیلی جالب بود شقایق این ترکا عزیز ق رو گ میگن
مثلا محبث تخصصی قرمه سبزی بود هی به قرمه سبزی میگفت گرمه سبزی .. خیلی جالب بود ._.
تازه بنده خدا خیلی هم سعی میکرد نرمال صحیت کنه
ولی در کل لهجشون عالیه

بابا مخفی کار((:


خوبه فک میکردم فقط خودمم جنایی فک میکنم

خب پس خود جنس بود(((:
تو تل هم میحرفید باهاش؟

نصفه شب مهمه که درباره چی حرف میزدید((((:
رو کن حرفاتونو  من طاقت ندارم+_+

عه نمیدونستی بع ق ،گ میگن؟!
اره باحال حرف میزنن

:^

البته ک تو خیلی کارگاهی تر فک میکنی من قبول دارم :>

اره ممطعن باش ._.
نه تل نداشت مث اینکه

اووف حس کنجکاویت هنوز مث قدیماس :|
باور کن چیز خاصی نبود مساعل عادی , بعدشم ی سریش مثبت 18 بود دگبدرد سن تو نمیخوره بچه جان :^

نه نمیدونستم..  بعد ک فهمیدم هی سعی میکردم مجبورش کنم کلماتی رو بگه ک ق داشته باشه توش , مثلا قلقلک و اینا , میگف گلگلک :>
عالی بود اصا
یجورایی شیرین هم هس اصلا

اره دیگه کارگاه عمم((:

تل داشت پاک کرد._.

نه یه خورده حس کنجکاویم خوابیده مثه قدیم نیست((:

فک کن یه درصد بگذرم از حرفای مثبت هیجدهتون((:
خودتو بگو دیگه:|

پس با اعصاب روانش بازی کردی


عاع عاری زیباست:|

---

این منصفانه نیست مدیرا میتونن حرفاشونو کلا پاک کنن و ما نخونیما(((;

جیگر عمتو بخورم :|

اع در جریان نیسم

نه والا هنوز همون کخی ک بودی بشر :/

به نظرت اینجا جاشه ک بگم؟ حجب و حیات کجاس زن و بچه اینجا نشسته

اره کلی خندیدیم یادش بخیر..

ن هر مدیری فقط بخش خودش میتونه اینکارا رو بکنه نه همه بخشا
جز مدیرناظم ک به همه جا دسترسی داره

پروف مشکی واسه چیه؟