مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 3 ]

[_sehun_]

نوح تویی روح تــویی فاتح و مفتوح تـویی
سینـــه مشــروح تــویی بـــر در اســرار مرا

[فرنودِ بن گیومرث]

اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار
طالع بی شفقت بین که درین کار چه کرد .

جامه بدرید*

[anoosh2]

در ازای بوسه ای جانی طلب
میکنند این دلستانان الغیاث

[جاویدم]

ثبت است به کار روزگارم
بر دیده وظیفه تو دارم

[mahsa_a]

من موی خویش را نه از آن می کنم سیاه
تا باز نوجوان شوم و نو کنم گناه

[omidkaqaz]

همه شب من دل خود می خورم از تنهایی

تا خیال تو انیس شب تنهایی کیست؟

[Sirvan10_a]

تو مستان را نمی‌گیری پریشان را نمی‌گیری
خنک آن را که می‌گیری که جانم مست ایشانست

[Sirvan10_a]

تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود

[Sirvan10_a]

دین و دل بردند و قصد جان کنند

الغیاث از جور خوبان الغیاث

[Sirvan10_a]

ثانیه ها در پی هم میروند
نیست کسی در پی آنها رود