≈ گفتگـو آزاد نسخـ ـه ۳۸۵ ≈

[_ƇRAƵƳ_]

سیخم خوبه/:
اره دقیقا ما کار خودمونو می کنیم اونا هم کار خودشونو هیچ کسم دخالت نمی کنه تو کارای دیگران
من تا این اندازه خوشبخت نیودم/:

پختمون میکنه/=
ماعم دقیقا مث شم/=
یکی از فانتزیام همیشه این بود که بچه پولدر باشم با اتاق رنگی رنگی ازم از گل نازکتر نگن/=

چه تفاهمی/:
نکته ظریفی بود مخصوصا اگه اتاق جدا باشه/:
کلید اتاق رو داشته باشی اونوقت خیلی خوبه/:
تاحالا اینقدر حرف نزده بودم/:

[_leιтo_]

عه نگو ناز بودی
خدانکنع

اجی با من بحث نکن ناز نبودم

حرف حرفه منع

[Emmɑ]

اجی با من بحث نکن ناز نبودم

   

حرف حرفه منع

ععععع ن باباااااااا

اجی قدرمو بدون مث من دیگ پیدا نمیشع هااااا

[_leιтo_]

حرف حرفه منع

ععععع ن باباااااااا

اجی قدرمو بدون مث من دیگ پیدا نمیشع هااااا

آررررره بابا

میدونم توام بدون

[Emmɑ]

ععععع ن باباااااااا

اجی قدرمو بدون مث من دیگ پیدا نمیشع هااااا  

آررررره بابا

میدونم توام بدون

من هواتو دارممممممممم

[سهَ‌ند]

واقعا که

[BIG-DARK]

حالا این خوبه
داشتم فیلم می دیدم هیچ کسم خونه نبود یه لحظه پشت سرما نگاه کردم دیدم کل خانواده جمع شدن
اون لحظه نابود شدم نامردا بدون هیچ سرو صدایی اومده بودند خونه تا ببیند من چیکار می کنم/:

وایییی یعنی صداشونو نشنیدی؟
صحنه دار بود؟/=
1من بابام رو این مطالب حساسه
2 رو رقص حساسه
3پسرا یکیشون موهاش قرمز بود رو اونم حساسه/=

---

سلام
ی دفع داشتم رمان میخوندم بابامم اومده بود پشت سرم میگفت این چرتو پرتا چیه میخونی بچه
از اون روز تا الان که میشه6 ماه 1 رمان خوندم

سلام(=
وای وای اینم این رمانا که یه چیزایی توشه/=

رمان خیلی بده

---

وایییی یعنی صداشونو نشنیدی؟
صحنه دار بود؟/=
1من بابام رو این مطالب حساسه
2 رو رقص حساسه
3پسرا یکیشون موهاش قرمز بود رو اونم حساسه/=

---

سلام(=
وای وای اینم این رمانا که یه چیزایی توشه/=

هیچ وقت رمان نخونین
یه بار من داشتم رمان میخوندم
گوشیمو خاموشش کردم قفل هم نذاشته بودم یهو برگشتم تو اتاق دیدم مامانم داره میخونتش
چشمتون روزه بد نبینه تا الان سعی میکنم رمان اصلا نخونم

خیلی بدبختی داره لامصب

[_leιтo_]

آررررره بابا

میدونم توام بدون

من هواتو دارممممممممم

منم

[BIG-DARK]

هی سِ لام

[Волшебник]

خسته ام مث یه قایق شکسته ام .___.