گفتگوی ازاد نسخه ۳۹۴

[ᗩᐯᗩ⁷]

الان لقب من جالبه عایا؟ 0-0
خعببببب پس بشینین عینهو این مامان بزرگا داستانشو براتون تعریف کنم *-*  
حدود هوار سال قبل از میلاد مسیح *-* یه وب میراکلسی بود که مدیرش ستایش بید (بیشور چشاش آبیههههههه)
ایشون نه سالش بید... و در حال حاضرم ده سالش بیده *-* ولی یکی از پربازدید ترین وبلاگای بلاگفا مال همین ببعیه *-*
اهم اهم ایشون ملقب به ببعی خیاری بیده که من بهش موگم ببعی جونم  
بعدش این مال وقتی بوده که من هنوز تو وبش نویسنده نبیدم *-*
عاشق یکی از رماناش بودم و هر روز به پستش هوار تا کامنت عجیب و غریب و خنده دار میدادم و عینهو دلقک شادش میکردم *-*
(مثل الان عجیب و فوق العاده کنه بودم *-*) بعدش گذشت و گذشت تا این که اون یه پارت از رمانشو بهم تقدیم کرد... و منم میدونین که اصولا چقده جوگیرم یه کامنت براش فرستادم یادمه بهم گفت تا خود صب خندید XD
بهم گفت تو خیلی خوبی ممنون مادمازل ^^
و از اون موقع بهم میگفت مادمازل
منم چون ببعی جونمو خعلی دوس داشتم و دارم روی مادی تعصب خاصی دارم و الانم که همتون بهم میگین استاد یا مادی    و الان شمایان اولین مادمازل قرنو میبینین که عینهو یه مادمازل رفتار نمیکنه بلکه کاملا مخالفشه *-*
قصه ی ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسییییید تاماااااام *-*

ازش خوشم نمیاد :/

کوفت شاگرد چلااااا ببعیم که خعلی خوبههه &^&
*وی ویندوزش بالا می آید*
آهااااا بوگو چرااااا
ای شاگرد حسود چون نمیزارن پسرا نویسنده شن فقط اون آرمان خره نویسندس موگی آره؟؟
بابا اون اصن زیاد درباره این چیزا تصمیم نمیگیره باران و الکسکم این تصمیمو گرفتن خو اون بخبخ که اصن سعی میکنه وارد این موضوعات نشه

---

الان لقب من جالبه عایا؟ 0-0
خعببببب پس بشینین عینهو این مامان بزرگا داستانشو براتون تعریف کنم *-*  
حدود هوار سال قبل از میلاد مسیح *-* یه وب میراکلسی بود که مدیرش ستایش بید (بیشور چشاش آبیههههههه)
ایشون نه سالش بید... و در حال حاضرم ده سالش بیده *-* ولی یکی از پربازدید ترین وبلاگای بلاگفا مال همین ببعیه *-*
اهم اهم ایشون ملقب به ببعی خیاری بیده که من بهش موگم ببعی جونم  
بعدش این مال وقتی بوده که من هنوز تو وبش نویسنده نبیدم *-*
عاشق یکی از رماناش بودم و هر روز به پستش هوار تا کامنت عجیب و غریب و خنده دار میدادم و عینهو دلقک شادش میکردم *-*
(مثل الان عجیب و فوق العاده کنه بودم *-*) بعدش گذشت و گذشت تا این که اون یه پارت از رمانشو بهم تقدیم کرد... و منم میدونین که اصولا چقده جوگیرم یه کامنت براش فرستادم یادمه بهم گفت تا خود صب خندید XD
بهم گفت تو خیلی خوبی ممنون مادمازل ^^
و از اون موقع بهم میگفت مادمازل
منم چون ببعی جونمو خعلی دوس داشتم و دارم روی مادی تعصب خاصی دارم و الانم که همتون بهم میگین استاد یا مادی    و الان شمایان اولین مادمازل قرنو میبینین که عینهو یه مادمازل رفتار نمیکنه بلکه کاملا مخالفشه *-*
قصه ی ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسییییید تاماااااام *-*

ازش خوشم نمیاد :/

کوفت شاگرد آخهه چلااااا ببعیم که خعلی خوبههه &^&
*وی ویندوزش بالا می آید*
آهااااا بوگو چرااااا
ای شاگرد حسود چون نمیزارن پسرا نویسنده شن فقط اون آرمان خره نویسندس موگی آره؟؟
بابا اون اصن زیاد درباره این چیزا تصمیم نمیگیره باران و الکسکم این تصمیمو گرفتن خو اون بخبخ که اصن سعی میکنه وارد این موضوعات نشه

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

ازش خوشم نمیاد :/

کوفت شاگرد چلااااا ببعیم که خعلی خوبههه &^&
*وی ویندوزش بالا می آید*
آهااااا بوگو چرااااا
ای شاگرد حسود چون نمیزارن پسرا نویسنده شن فقط اون آرمان خره نویسندس موگی آره؟؟
بابا اون اصن زیاد درباره این چیزا تصمیم نمیگیره باران و الکسکم این تصمیمو گرفتن خو اون بخبخ که اصن سعی میکنه وارد این موضوعات نشه

نخیررررمممم -____-
زود قضاوت نکن حسودم خودتی
من اونجا رو میخوام چکار؟؟
بخاطر چیزای دیگه...لوسه بیشتر از سنش فعاله و....

[ᗩᐯᗩ⁷]

کوفت شاگرد چلااااا ببعیم که خعلی خوبههه &^&
*وی ویندوزش بالا می آید*
آهااااا بوگو چرااااا
ای شاگرد حسود چون نمیزارن پسرا نویسنده شن فقط اون آرمان خره نویسندس موگی آره؟؟
بابا اون اصن زیاد درباره این چیزا تصمیم نمیگیره باران و الکسکم این تصمیمو گرفتن خو اون بخبخ که اصن سعی میکنه وارد این موضوعات نشه

نخیررررمممم -____-
زود قضاوت نکن حسودم خودتی
من اونجا رو میخوام چکار؟؟
بخاطر چیزای دیگه...لوسه بیشتر از سنش فعاله و....

چرا خیرممممممم
نچچچچ اصن حسود کلثوم خانوم خدا بیامورزهههه ولی قبول کن یه بخش کوشولوش مال همینه بعله بعله شاگردددد
لوس؟ نه بابا به هممون میگه بزعاله که بچه خوبیم هس زودم ناراحت نمیشه مث خودم میگیره به چپش
الان منظورت از فعال چیه شاگردکم ؟ منه استادو نصف شبی منحرف نکن تروخدا دقیق شرح بنما 0-0

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

بحث نکن لطفا من بار ها گفتم و میگم من از کل اون وب متنفرم بجز بعضیا
نه تو تا صبحم بحرفی باز منظورمو نمیفهمی
تو منحرفی لازم نیس منحرفت کنم :/

[ᗩᐯᗩ⁷]

بحث نکن لطفا من بار ها گفتم و میگم من از کل اون وب متنفرم بجز بعضیا
نه تو تا صبحم بحرفی باز منظورمو نمیفهمی
تو منحرفی لازم نیس منحرفت کنم :/

اه اه باز بعد پوکر و خرس قطبی و فیریزرت فعال شد شاگرد 0-0
آخه چلااااااااا همون موقع که من میخوام بفهمم قضیه چیه این بعدت عینهو قاشق نشسته میپره وسط -___-
عب نداره حالا وقتی شومینه شدی اعتراف میگیرم منه استاد تسلیم نمیشمممممم
منحرف و نفهم عمتههههه شاگرد بی ادبببببب من خیلیم آدم با خداییممممم اصن من نخبممممممم واه واه واه عژبا 0-0

[Prometheus]

هعییی

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

من عاشق شدم بخاطر این پوکرم

---

هعییی

تم جدیدت مبارک دادا

[βάરãɲ]

ن باوا مهم نیس رفیق مجازی بود؛ همش میگف اجییییی باران
اما واقعا خیلی کمکم کرد

اوه....اجی...چه بد یا چه خوب؟
معمولا دخترا خوششون نمیاد بشون بگی اجی =|
.
.
مجازی دل نبند...سخته :-)

من ک دوسش داشتم البته ب قول خودش مث داداش؛چون رل داش،فقط گاهی ک کمک میخواستم کمکم میکرد
همون دل بستن غیر مجازی سختره؛مجازی حدقل ندیدیش ک دلت بسوزه

[Prometheus]

اوه....اجی...چه بد یا چه خوب؟
معمولا دخترا خوششون نمیاد بشون بگی اجی =|
.
.
مجازی دل نبند...سخته :-)

من ک دوسش داشتم البته ب قول خودش مث داداش؛چون رل داش،فقط گاهی ک کمک میخواستم کمکم میکرد
همون دل بستن غیر مجازی سختره؛مجازی حدقل ندیدیش ک دلت بسوزه

مجازی بدتره ... چون نمیتونی ببینیش ._.
غیر مجازیو فقط کافیه بش تنفر داشته باشی تا فراموش شه ^-^

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

اوه....اجی...چه بد یا چه خوب؟
معمولا دخترا خوششون نمیاد بشون بگی اجی =|
.
.
مجازی دل نبند...سخته :-)

من ک دوسش داشتم البته ب قول خودش مث داداش؛چون رل داش،فقط گاهی ک کمک میخواستم کمکم میکرد
همون دل بستن غیر مجازی سختره؛مجازی حدقل ندیدیش ک دلت بسوزه

واقعی دختر خوبی نیست و خجالت و فلان
مجازی هم طرفتو نمیشناسی
منم یکی رو مثل تو داشتم و دارم