گفت و گو آزاد نسخه ۴۱5

[_Strawberry_]

شکر شکر^^
خوبم خوبم
چه خبر؟

خبرارو که گفتم یکم قبل
ولی الان دقیقا چه خبره اینجا .-.
چرا همه غصه دارن؟

---

@*VENUS*
چطوری جون دل؟
سرکیفی عزیز؟!

به به بههههه من عالیم
تو چطوری هویج جدیده؟ *.*

خداروشکر بلاخره اومدی خیلی انرژی داری ببینم میتونی همرو خوب کنی ؟!!!
خوبم ممنون!
من دوسه هفتس هویچم
هویچ جدیده راموناست._.

[*VENUS*]

او خدا ^^
خب خب خب از کجا شروع کنم؟
امروز رفتم واسه پرو لباس عروس *-* ( واسه خواهرم )
درگیر کارای مراسمیم
و کنارش کلاسای دانشگاهمم بود
داداشمم باید میبردم دندون پزشکی >.<
بعدشم رفتم خریدای خونرو انجام دادم
در کل روز پر کاری بود
تو چطوری ؟

واهای عروسی دارییین؟ خواهر عروسی؟ اُخُدااا ** مبارکههه. ایشالا خوشبختیشون. ♥

آخ آخ منم هنوز اذیتم برای دندونم. :") داداشتو درک می‌کنم قشنگ.

من صبح کلاس داشتم، بعدش رفتم دکتر، اومدم خوابیدم تا الان. :_ 

اره ارهههه ^.^ من قراره خواهر عروس بشم ( به عنوان دیگه نونِ زیر کباب ) * لبخند شیطانی
همه میگن خیلی خواهر‌ عروس بودن خوبه ^^
من از همین الان ذوق خاله شدن دارم ._.
دندونت هنوز درد میکنه؟ ):

[Medusa]

من و تو گوزنیم

تو و @"ʍouʞ noʎ ʻʍouʞ n ɟı"
بیاین بگین چیا فهمیدین، برداشتتون چی بوده از ترکا، حرف بزنیم درباره‌ش، چی هِی تکست تکست فقط -_-

[*VENUS*]

@Волшебник
@*VENUS*
قصد ندارین نسخه جدید بزنین؟:/

زوده که ._.
بذار ۲۰۰ بشه

[Волшебник]

میخوای ترکت کنم؟ |=

حق نداری...البته که ندارمت!

قافیه ساختم مثلا!

ببین فرزندم این روزا رو تحمل کن !
اصلا فکر کشتنشون به سرت نزنه ! اونا که هیچ نگران خودتم !
بزرگ شدی از زندگیت حذفشون کن !
منم دقیقا مثل تو بودم ولی الان دارم لواشک میخوارم ! خیلی راحت تو تنهایی خودم زندگی میکنم !
چون تحملشون کردم ! تو قوی هستی من بهت امید دارم ! (=
به فکر اهداف و آیندت باش !

روانشناسی بودم خودم خبر نداشتم...!

[моои]

@Волшебник
@*VENUS*
قصد ندارین نسخه جدید بزنین؟:/

زوده که ._.
بذار ۲۰۰ بشه

عاخه همیشه قبل ۲۰۰ میزدین:/

[Волшебник]

*-*
امروز ساعت 5 رفتم کلاس ! لپ تاپم هنگ کرده بود کم مونده بود سکته کنم ._. !

یا ابولفض !!!!
._.حالا درست شد؟!!

آره ! |=

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

فکر کنم تو بهترین هم صحبت باشی!!
اه نمیدونممممم

ترک تحصیل کردم

سعیمو می‌کنم. :" 

مجبور شدی یا خودت خواستی؟ 

روانشناسی؟! :>
خب هر دو

[*VENUS*]

خبرارو که گفتم یکم قبل
ولی الان دقیقا چه خبره اینجا .-.
چرا همه غصه دارن؟

---

به به بههههه من عالیم
تو چطوری هویج جدیده؟ *.*

خداروشکر بلاخره اومدی خیلی انرژی داری ببینم میتونی همرو خوب کنی ؟!!!
خوبم ممنون!
من دوسه هفتس هویچم
هویچ جدیده راموناست._.

._. شت !
کور بشم که قبل اینکه اسمتو نگاه کنم نظر دادم .-.
تو مبینایی
نمیدونم چرااااا
خدایاااا یعنی باید منو اینجوری ضایع میکردی؟ T_T

[Prometheus]

من و تو گوزنیم

تو و @"ʍouʞ noʎ ʻʍouʞ n ɟı"
بیاین بگین چیا فهمیدین، برداشتتون چی بوده از ترکا، حرف بزنیم درباره‌ش، چی هِی تکست تکست فقط -_-

اهوم :/

این مدت که درگیر امتحانا بودم -_- همین دوروز اخیر -_-
فردا پس فردا برداشت خود را خواهم گفت -_-

داستان خیلی غمگینه :/
پسر اسد با مریم....بعدش که مریم میمیره..نمیدونم چش میشه
پسر اسد عذاب وجدان داره :/
و بعد که وارد بخش دوم میشه برام گنگه هنوز درست چیزی ازش نفهمیدم :/
بخش دوم داستان یه گوزنه :/

حالا بعد یه تایپک شاید زدم -_-