☆~گفتگوی آزاد || نسخه 419☆~

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

^~^
آها چشم D:
اینکه عالیه !_!
ولی میشه :v عه نه نه تو خیلی مهربونی ولی جای ما همیشه این پایینا بودش =))

به قول لی لی پر فروغ(=
قطعا
عجبD:
هیچ وقت همچین چیزی نگو اوکی(=هر کسی ت زندگی ی جایگاهی داره و کسی ت پستی قرار نداره

---

آره خب آدم خواب رو واقعا همیشه می پسنده ولی ما دنبال کننده،ش شدیم  

واو به این مورد فکر نکرده بودم صحیح
گاها خود ما هم خوابو پس میزنیم این مورد ک ب جای خود خیلی جالب و در عین حال خنده دارهD:

 آری واقعا جای فکر داره بخاطر این که صحت خواب زیاد شک برانگیز
  اضافی خب در طول روز یه ساعت خواب لازم؛

 اما نسبت به تحرک همون روز خب اون وقت که خواب هشت ساعت شب واقعا حالت رو دگرگون می کنه.

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

عه ببخشید دیگه ):
الکی بودش اصلا!

+حالا چی؟!

نمیدونم حالم گرفته شد
با هیونجین هم نمیسازم：/

نگو که به این چیزا اعتقاد داری (:

[شـــقآیــق]

@Medusa
این به من گفت دهنت...بزنش -___-

حشین دیگه چیه خخخ

شقارو بزنم؟ شقارو فقط باید بوس کرد. 

والا ب خداااا
چشم مایی خواهر♥️


@"Ａｌｉｅｎ"
حشین همون حسینه دیگه._.

[*Aɴѕel*]

آفتابا چه خبر؟
این‌همه راه آمده‌ای
که به این خاکِ غریبی برسی؟
ارغوانم را دیدی سرِ راه؟
مثلِ من پیر شده‌ست؟
چه به او گفتی؟ او با تو چه گفت؟

نه، چرا می‌پرسم
ارغوان خاموش است
دیرگاهی‌ست که او خاموش است
آشنایانِ زبانش رفته‌ند
ارغوان ویران است
هردومان ویرانیم...

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://dl.golsarmusic.ir/GolsarMusic-Root/99/09%20Azar/29/X%20Band%20-%20Moo%20Meshki%20%28Ft%20Wink%29.mp3

[Medusa]

شقارو بزنم؟ شقارو فقط باید بوس کرد. 

والا ب خداااا
چشم مایی خواهر♥️

قـــلب. **

آفتابا چه خبر؟
این‌همه راه آمده‌ای
که به این خاکِ غریبی برسی؟
ارغوانم را دیدی سرِ راه؟
مثلِ من پیر شده‌ست؟
چه به او گفتی؟ او با تو چه گفت؟

نه، چرا می‌پرسم
ارغوان خاموش است
دیرگاهی‌ست که او خاموش است
آشنایانِ زبانش رفته‌ند
ارغوان ویران است
هردومان ویرانیم...

ارغوانم دارد می‌گرید. 

[*Aɴѕel*]

آفتابا چه خبر؟
این‌همه راه آمده‌ای
که به این خاکِ غریبی برسی؟
ارغوانم را دیدی سرِ راه؟
مثلِ من پیر شده‌ست؟
چه به او گفتی؟ او با تو چه گفت؟

نه، چرا می‌پرسم
ارغوان خاموش است
دیرگاهی‌ست که او خاموش است
آشنایانِ زبانش رفته‌ند
ارغوان ویران است
هردومان ویرانیم...

ارغوانم دارد می‌گرید. 

این شعرو کلاس ششم که بودم
برای درس فرهنگِ بومیم که در مورد زندگی نامه هوشنگ ابتهاج بود نوشتم
فقط یک بار
ولی انقدر خوش اوا بود
که توی بخشی از مغزم حک شد
امروز یهویی تو روبیکا دیدم
و دوباره برام این شعر یاد اوری شد!(:

[DarkLight]

نمیدونم حالم گرفته شد
با هیونجین هم نمیسازم：/

نگو که به این چیزا اعتقاد داری (:

متاسفانه دارم ：/

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

نگو که به این چیزا اعتقاد داری (:

متاسفانه دارم ：/

تو هر سایتی یدونه از این عکسا هست -_-
درکت نمیکنم!

[Medusa]

ارغوانم دارد می‌گرید. 

این شعرو کلاس ششم که بودم
برای درس فرهنگِ بومیم که در مورد زندگی نامه هوشنگ ابتهاج بود نوشتم
فقط یک بار
ولی انقدر خوش اوا بود
که توی  بخشی از مغزم حک شد
امروز یهویی تو روبیکا دیدم
و دوباره برام این شعر  یاد اوری شد!(:

ای جانم. ابتهاج مال رشت بوده؟ به به. نمی‌دونستم.