×~ گفتگو آزاد | نُسخه ۴۲۸ ~×

[βάરãɲ]

عالی  
_
من خوبم گلم تو چطوری؟
راسی ی اصل بده کمی اشنا بشویم

منم خوبم (:
ـــ
رومـــــــــــينــــآ هستــــــــــــــم  ...
15.16 سالــــــــة از تهــــــــــران
و شمـــــــــــآ؟

جوووون
منم بارانم ۱۹ گلبهار
خیلی خوشبختم خوشگل خانوم

[The - Rz]

میبینی چقد حقیر شدم که از بی بازیی به ماینکرفت رو آوردم
اینه زندگی من...

داش ولا اون سیستمی که تو داری من باید کلیه هامو هم بفروشم تا اونو بگیرم  

داش الان امتحانای نهاییه
حکومت نظامی
برم سمتش سرمو میبرن
:|

[моои]

@ÆMÆշЇÑζ
به جز حرم ی کوه  رفتیم و شاندیز و ی باغ ک مال یکی از دوستای داییم اینا بود ( داییم مشهد زندگی میکنع)
+
آره نخوردن ماهی خیلی سخته خیلی خیلی سخت:/
سیگار کع نع ولی خب دیگع واجبه شدید
ما ماهی یه بار ماهی میخوریم(چ جمله ای:/)

[shghyegh]

منم خوبم (:
ـــ
رومـــــــــــينــــآ هستــــــــــــــم  ...
15.16 سالــــــــة از تهــــــــــران
و شمـــــــــــآ؟

جوووون
منم بارانم ۱۹ گلبهار
خیلی خوشبختم خوشگل خانوم

وقتی دوستام با هم دوس شدن منو شلغم فرض کردن

[Mohlek]

داش ولا اون سیستمی که تو داری من باید کلیه هامو هم بفروشم تا اونو بگیرم  

داش الان امتحانای نهاییه
حکومت نظامی
برم سمتش سرمو میبرن
:|

والا حاجی قبل از حکومت و اینام یه Gta iv  میزدی خر کیف میشدی
فازت چیه ناموصا
برو بالا

[моои]

داش ولا اون سیستمی که تو داری من باید کلیه هامو هم بفروشم تا اونو بگیرم  

داش الان امتحانای نهاییه
حکومت نظامی
برم سمتش سرمو میبرن
:|

داش؟:/
دختری؟

[shghyegh]

داش الان امتحانای نهاییه
حکومت نظامی
برم سمتش سرمو میبرن
:|

داش؟:/
دختری؟

توام گیج شدی ن؟

[βάરãɲ]

خیلی عالی بود؛حرف حقیقت
اما گذشت از عشق خیلی سخته و تنهایی بعدش
* من ب امید بهتر شدن زندم*♡

عجب چس ناله ای میکردم قبلا

---

جوووون
منم بارانم ۱۹ گلبهار
خیلی خوشبختم خوشگل خانوم

وقتی دوستام با هم دوس شدن منو شلغم فرض کردن  

وا ما شکر بخوریم خواهر
تو تاج سری

[Mohlek]

داش الان امتحانای نهاییه
حکومت نظامی
برم سمتش سرمو میبرن
:|

داش؟:/
دختری؟

به به
حاج خانوممونم که عان شد v:

ایشون حاجی جدیدتونن که به دعوت ما اومدن اینورا

[моои]

داش؟:/
دختری؟

توام گیج شدی ن؟

والا معلوم نی

---

@z_farhad
تنکیو*_*
معنیش میشه نم نم باران

---

داش؟:/
دختری؟

به به
حاج خانوممونم که عان شد v:

ایشون حاجی جدیدتونن که به دعوت ما اومدن اینورا

چطوری باز؟
ب من نگو حاج خانوم حس مادربزرگ بم دست میدع:/
حاجی جدید؟ دوستته؟