×~ گفتگو آزاد | نُسخه ۴۲۸ ~×

[*Aɴѕel*]

توی بیشعور نه
یه بیشعور دیگه

بیشعور پ کدوم بیشعور رو میگی¿

همونی که کشتی¿

تو و اون

---

پدرش برگشته
پشتوانه نه گفتنو داره =))))

پدرش؟

ملیکا ؟! باباتو به مامانت معرفی نکردی؟ .__.

اممممممم

مامان بابا
بابا مامان
خودتون اشنا شید.-.
نا سلامتی زنو شوهرید

[Prometheus]

:| میخوای روحشواحضار کنم¿

روحش بغل اکسشهv:

تو هنوز عکسای دوتاییتون رو داری داری داری داری
چه ساده ایی ساده ایی ساده ایی

[*Aɴѕel*]

روحش بغل اکسشهv:

تو هنوز عکسای دوتاییتون رو داری داری داری داری
چه ساده ایی ساده ایی ساده ایی

الله اکبر

[Ɗєя_Mσηɗ]

گیری افتادیما D:


منم ک خدای حرف گوش کن بودن؟ v:

دیگه حالا ک گیر افتادی وظایفتو درست انجام بدهD=

وقتی یکی از بیرون حمله میکنه باید خانوادمون پشت هم باشن=)))

وظیفه من اینه الان قل و زنجیرت کنم اعتراف بگیرم ازت ننه‌م کجاست نه اینکه بگردم یه نامادری چقر بد بدن پیدا کنم v:

اره اره خانواده اولویته

[ابراهیم هادی]

اسرائیلی ها رسما زاییدن /:

[Prometheus]

بیشعور پ کدوم بیشعور رو میگی¿

همونی که کشتی¿

تو و اون

---

پدرش؟

ملیکا ؟! باباتو به مامانت معرفی نکردی؟ .__.

اممممممم

مامان بابا
بابا مامان
خودتون اشنا شید.-.
نا سلامتی زنو شوهرید

عه...من چیکارم ._.

اون قلبت را در لابه لای انگشتانش له کرد و پرت کرد سمت تیغ دلتنگی هایشبانه

[*Aɴѕel*]

عه...من چیکارم ._.

اون قلبت را در لابه لای انگشتانش له کرد و پرت کرد سمت تیغ دلتنگی هایشبانه

بیخیال

[*VENUS*]

بیشعور پ کدوم بیشعور رو میگی¿

همونی که کشتی¿

تو و اون

---

پدرش؟

ملیکا ؟! باباتو به مامانت معرفی نکردی؟ .__.

اممممممم

مامان بابا
بابا مامان
خودتون اشنا شید.-.
نا سلامتی زنو شوهرید

فعلا خداحافظظظظظظ ( با لحن اون پسر بچه هه ._. )

[*Aɴѕel*]

تو و اون

---

اممممممم

مامان بابا
بابا مامان
خودتون اشنا شید.-.
نا سلامتی زنو شوهرید

فعلا خداحافظظظظظظ ( با لحن اون پسر بچه هه ._. )

نروووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو​ووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

[Prometheus]

عه...من چیکارم ._.

اون قلبت را در لابه لای انگشتانش له کرد و پرت کرد سمت تیغ دلتنگی هایشبانه

بیخیال

:| ہعے