°• گفتگو آزاد | نُسخه ۴۳۶ •°

[*VENUS*]

به شدتتتت درگیرم در حال حاضر
برو از تو یخچال غذاتو گرم کن تا من بیام

باشه پس
نه بابا اوکیه راحت باش دلبر، من امشب کارگاه میمونم، یکم کارامو سر و سامون بدم 
توام بدون حاواس پرتی کاراتو انجام بده عزیزم 

نه نه کارگاه سرده >.< سرما میخوری >.<
بیا خونه غذا درست کردم گذاشتم تو یخچال (:
بعدشم ملیکا تنهاست
+
قضیه ی اون مومن چیه ؟ -___-

[سهَ‌ند]

@شـــقآیــق

بفرما از اون گروناس
توش چنگال هم داره

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

[☪爪尺.山丨几几乇尺☪]

برید خونه هاتون تو گ.ا حکومت نظامی اعلام شد

مرگ بر دیکتاتور

[bOoOoOy]

:| پا‌ ک‌ نمیدن
پُشت میدن
بعدشم
ازین فلشخور فقط چت تصویری به ما رسید :|
اونم‌ی هانیه نامی بود
به به :|

مشقین بابا:^

:| والا اینا یجوری میگفتن من داستان میکنم با دخترای اینجا
روراست یکیشون ی چندتا ویدیو فرستاد برام :v
همین :|
پرونده سازی کردن (:
اسمم بد در رفته
+
با بُر زدن میشه زندگیه خیلیارو پاک کرد
زندگی خودتو پاک تر :v

[Đęąđ.ğïřł]

وا بده شاید بخام برم سمت بقیه تا قدرتورو بدونم(((:

نمیدونم یکی رل یکی دیگ رو دزدید:^

ناراحت شدم....‌ 

ریدم چ وضعیه XD 

بیبی از من؟):
بگو ک شوخی میکنی))":

نمیدونم والا شایدم قضیه چیز دیگ باشه انشاالله ک خیره._.

[☪爪尺.山丨几几乇尺☪]

داشتن برای اسرائیل جاسوسی میکردن

دروغ میگی 

مدارکش دست سازمان اطلاعات یگان صابرین هست

[esiesi]

@esiesi 
سوییشرت قشنگ کار جدیدمو نشونت دادم؟

نه
بفرست ببینم چه کردی

نه نه کارگاه سرده >.< سرما میخوری >.<
بیا خونه غذا درست کردم گذاشتم تو یخچال (:
بعدشم ملیکا تنهاست
+
قضیه ی اون مومن چیه ؟ -___-

دلبر گرمای تابستون شروع شده، دارم شر شر عرق میریزم اینجا، سرده؟ :/
واسه گول زدن من غذا کافی نیست ((: 
تو راهم
+
این دفعه دیگه من در جایگاه آبرو بردنم، هیچی به گردن من نیست، فقط خبر دارم و دیدم 

[bOoOoOy]

باشه پس
نه بابا اوکیه راحت باش دلبر، من امشب کارگاه میمونم، یکم کارامو سر و سامون بدم 
توام بدون حاواس پرتی کاراتو انجام بده عزیزم 

نه نه کارگاه سرده >.< سرما میخوری >.<
بیا خونه غذا درست کردم گذاشتم تو یخچال (:
بعدشم ملیکا تنهاست
+
قضیه ی اون مومن چیه ؟ -___-

ی خانوم بسیار مومنی بود واقعا :v
واقعا گوشتی بود بره خودش :|
فکر کنم فقط با صابر نبوده :v

[Berserk]

ناراحت شدم....‌ 

ریدم چ وضعیه XD 

بیبی از من؟):
بگو ک شوخی میکنی))":

نمیدونم والا شایدم قضیه چیز دیگ باشه انشاالله ک خیره._.

حرف بدی زدی هعی 
تازه اونم نه یکی دوتا 

ایکاش یکی روشنمون کنه ._. دقیق البته ^^

[Đęąđ.ğïřł]

مشقین بابا:^

:| والا اینا یجوری میگفتن من داستان میکنم با دخترای اینجا
روراست یکیشون ی چندتا ویدیو فرستاد برام :v
همین :|
پرونده سازی کردن (:
اسمم بد در رفته
+
با بُر زدن میشه زندگیه خیلیارو پاک کرد
زندگی خودتو پاک تر :v

ویدئو دوست دارم(((((((:
البته دیدنشو ن فرستادنش:^

خیلی جذابه ک
منم ترجیح میدم چیزیو نشون بدم ک نیستم اصن حس خوبیه:^


والا
باید تشکرم کرد
ولی دختره خاست تلافی کنه باور کن
بااینکه اصن نمیدونم دوتا پسرا کی بودن.__.