گـُـفـتــــگـوےِ آزاد «۴۴7»

[shghyegh]

گریه هم نکن

به نظرت اگه آدم نگه و گریه هم نکنه چی می شه؟
یا واقعاً دچار انفجار می شه یعنی واقعاً بلو عاپ می شه یا دچار اسکیزوفرنیی شیزوفرنیی چیزی.

با اجازه
نه هیچی نمیشه
ینی حداقل کسی نمیفهمه چته=)

[فرنودِ بن گیومرث]

بخوابید دیگه
شب خوش

---

معزرت میخوام
جملتون اشتباه گرامری داره
لطفا در رعایت فرهنگ و ادب فارسی کوشا باشید

جدی استاد؟

آره چمله ت در ابتدا خطاب به اوّل شخص مخاطبه ولی تهش فعل متکلم وحده به کار بردی.

---

به نظرت اگه آدم نگه و گریه هم نکنه چی می شه؟
یا واقعاً دچار انفجار می شه یعنی واقعاً بلو عاپ می شه یا دچار اسکیزوفرنیی شیزوفرنیی چیزی.

با اجازه
نه هیچی نمیشه
ینی حداقل کسی نمیفهمه چته=)

اجازه ما دست شماست بانو.
به نظرم اگه تو و سهند فرصت پیدا کردید برید پیش یک روان پزشک. جدی می گم ها. من یکی که طاقتش رو ندارم. همیشه یکی رو پیدا کردم که براش بگم یا اگه پیدا نکردم گریستم. از ته ته تهِ وجودم گریستم.

[Mohlek]

بخوابید دیگه
شب خوش

---

معزرت میخوام
جملتون اشتباه گرامری داره
لطفا در رعایت فرهنگ و ادب فارسی کوشا باشید

جدی استاد؟

بله دوست عزیز
اینکار میتونه منجر به جیغ کشیدن فردوسی و سعدی بشه

---

بخوابید دیگه
شب خوش

---

جدی استاد؟

آره چمله ت در ابتدا خطاب به اوّل شخص مخاطبه ولی تهش فعل متکلم وحده به کار بردی.

---

با اجازه
نه هیچی نمیشه
ینی حداقل کسی نمیفهمه چته=)

اجازه ما دست شماست بانو.
به نظرم اگه تو و سهند فرصت پیدا کردید برید پیش یک روان پزشک. جدی می گم ها. من یکی که طاقتش رو ندارم. همیشه یکی رو پیدا کردم که براش بگم یا اگه پیدا نکردم گریستم. از ته ته تهِ وجودم گریستم.

واقعا با گفتن مشکلتون پیش ینفر حالتون خوب میشه ؟

[سهَ‌ند]

اجازه ما دست شماست بانو.
به نظرم اگه تو و سهند فرصت پیدا کردید برید پیش یک روان پزشک. جدی می گم ها. من یکی که طاقتش رو ندارم. همیشه یکی رو پیدا کردم که براش بگم یا اگه پیدا نکردم گریستم. از ته ته تهِ وجودم گریستم.

من دلم یه جسم شیشه ای میخوام که بشکونمش. ولی خب گرونه. یعنی یک شیشه پز .. نه شیشه گر بیشتر به کارم میاد تا روان پزشک

[فرنودِ بن گیومرث]

واقعا با گفتن مشکلتون پیش ینفر حالتون خوب میشه ؟

نه هر کسی. آدمش. کسی که وقتی نگاهش می کنی و حرف می زنی همه چیز جور در میاد. گاهی لازم نیست حرف بزنی حتّی . فقط کافیه نگاهش کنی.

ولی کم پیش میاد این ها رو پیدا کنی. پیش نهاد حتمی من به شما گریستنه.

[shghyegh]

بخوابید دیگه
شب خوش

---

جدی استاد؟

آره چمله ت در ابتدا خطاب به اوّل شخص مخاطبه ولی تهش فعل متکلم وحده به کار بردی.

---

با اجازه
نه هیچی نمیشه
ینی حداقل کسی نمیفهمه چته=)

اجازه ما دست شماست بانو.
به نظرم اگه تو و سهند فرصت پیدا کردید برید پیش یک روان پزشک. جدی می گم ها. من یکی که طاقتش رو ندارم. همیشه یکی رو پیدا کردم که براش بگم یا اگه پیدا نکردم گریستم. از ته ته تهِ وجودم گریستم.

قربان شما
من خودمم متوجه این موضوع شدم ک لازمه برم ولی خب دوروبریام براشون عجیب میشه اگه بدونن من بخوام برم پیش روانشناس یا پزشک چون ب نظرشون من آخرین نفریم ک ممکنه کارم ب اونجا بکشه=)

[فرنودِ بن گیومرث]

اجازه ما دست شماست بانو.
به نظرم اگه تو و سهند فرصت پیدا کردید برید پیش یک روان پزشک. جدی می گم ها. من یکی که طاقتش رو ندارم. همیشه یکی رو پیدا کردم که براش بگم یا اگه پیدا نکردم گریستم. از ته ته تهِ وجودم گریستم.

من دلم یه جسم شیشه ای میخوام که بشکونمش. ولی خب گرونه. یعنی یک شیشه پز .. نه شیشه گر بیشتر به کارم میاد تا روان پزشک

آیسی مانکی هم خوبه. زیر آفتاب بنوشی و بعد پرتش کنی توی دیوار.
باید انجامش بدم حالا که تِز رو دادم.

---

آره چمله ت در ابتدا خطاب به اوّل شخص مخاطبه ولی تهش فعل متکلم وحده به کار بردی.

---

اجازه ما دست شماست بانو.
به نظرم اگه تو و سهند فرصت پیدا کردید برید پیش یک روان پزشک. جدی می گم ها. من یکی که طاقتش رو ندارم. همیشه یکی رو پیدا کردم که براش بگم یا اگه پیدا نکردم گریستم. از ته ته تهِ وجودم گریستم.

قربان شما
من خودمم متوجه این موضوع شدم ک لازمه برم ولی خب دوروبریام براشون عجیب میشه اگه بدونن من بخوام برم پیش روانشناس یا پزشک چون ب نظرشون من آخرین نفریم ک ممکنه کارم ب اونجا بکشه=)

دیگه در دوره ای به سر می بریم که روان پزشک رفتن همون قدر عادیه که حمام کردن.

[سهَ‌ند]

من دلم یه جسم شیشه ای میخوام که بشکونمش. ولی خب گرونه. یعنی یک شیشه پز .. نه شیشه گر بیشتر به کارم میاد تا روان پزشک

آیسی مانکی هم خوبه. زیر آفتاب بنوشی و بعد پرتش کنی توی دیوار.
باید انجامش بدم حالا که تِز رو دادم.

نح. اگه بره تو پای یکی چی.

[فرنودِ بن گیومرث]

آیسی مانکی هم خوبه. زیر آفتاب بنوشی و بعد پرتش کنی توی دیوار.
باید انجامش بدم حالا که تِز رو دادم.

نح. اگه بره تو پای یکی چی.

عموماً کفش پاشونه و چشم هم دارند ولی اگه رفت هم کمی تضادِ سلامت خوبه.
یه جا نوشته بود برای رسیدن به مفهوم خودِ سلامت نیاز به پارادوکسی داری مثل سی گار کشیدن . همون طوری که ترور کردن کمک کننده س به سرکوب خشونت.

[shghyegh]

من دلم یه جسم شیشه ای میخوام که بشکونمش. ولی خب گرونه. یعنی یک شیشه پز .. نه شیشه گر بیشتر به کارم میاد تا روان پزشک

آیسی مانکی هم خوبه. زیر آفتاب بنوشی و بعد پرتش کنی توی دیوار.
باید انجامش بدم حالا که تِز رو دادم.

---

قربان شما
من خودمم متوجه این موضوع شدم ک لازمه برم  ولی خب دوروبریام براشون عجیب میشه اگه بدونن من بخوام برم پیش روانشناس یا پزشک چون ب نظرشون من آخرین نفریم ک ممکنه کارم ب اونجا بکشه=)

دیگه در دوره ای به سر می بریم که روان پزشک رفتن همون قدر عادیه که حمام کردن.

برا من نه