گفتگو آزاد | نُسخه [460]

[امیر‌حسین]

دست بجمب خب 
خیلی شلوغ شده سرم ولی خب سشنبه تعطیله میرم میگردممم *_*
تو هم امتحانو خوب میدی ، مشکلی پیش اومد من عرب خوبیم  میتونم حلش کنم
واقعا دوس ندارم -_- امتحانای ما خیلی سخته

الان که تا یکم دیگه فک کنم بیهوش بشم از خواب، فردا صبح هم باید بیدار شم درس بخونم و کارامو انجام بدم. بعدشم کلاسام شروع میشه تاا ۲ ، بعدم ناهار و اینا .. تو بزا فردا عصر  
کار خوبی میکنی ^_^ من سه شنبه هم احتمالا واسم برنامه چیده باشن :|
جون بابا عررررررببببب :vvvvv
من خیلی دلم تنگه ):

من امشب از صندلی پا میشم v: نوبت بچهاست v:
اوعاااع خودت بیشتر شلوغی ک
بیخیاااال ، سشنبه ک تعطیلهه

[Ɗєя_Mσηɗ]

الان که تا یکم دیگه فک کنم بیهوش بشم از خواب، فردا صبح هم باید بیدار شم درس بخونم و کارامو انجام بدم. بعدشم کلاسام شروع میشه تاا ۲ ، بعدم ناهار و اینا .. تو بزا فردا عصر  
کار خوبی میکنی ^_^ من سه شنبه هم احتمالا واسم برنامه چیده باشن :|
جون بابا عررررررببببب :vvvvv
من خیلی دلم تنگه ):

من امشب از صندلی پا میشم v: نوبت بچهاست v:
اوعاااع خودت بیشتر شلوغی ک
بیخیاااال ، سشنبه ک تعطیلهه

امیر اذیت نکن عع D:
احتمالا بریم خونه ی عزیز. فک کنم نذری دارن مطمئن نیستم. در هر صورت اونجا ازم کار میکشن دیگه -_-

[امیر‌حسین]

من امشب از صندلی پا میشم v: نوبت بچهاست v:
اوعاااع خودت بیشتر شلوغی ک
بیخیاااال ، سشنبه ک تعطیلهه

امیر اذیت نکن عع D:
احتمالا بریم خونه ی عزیز. فک کنم نذری دارن مطمئن نیستم. در هر صورت اونجا ازم کار میکشن دیگه -_-

دیگه دیگه خودددد دانی ..
به به *_* فدای سرت ، کار کردن خونه عزیز یه چیز دیگست ..
کاش منم فرصت داشتم مثل سالهای قبل خونه عزیزم باشم براشون کار کنم (((:

[Ɗєя_Mσηɗ]

امیر اذیت نکن عع D:
احتمالا بریم خونه ی عزیز. فک کنم نذری دارن مطمئن نیستم. در هر صورت اونجا ازم کار میکشن دیگه -_-

دیگه دیگه خودددد دانی ..
به به *_* فدای سرت ، کار کردن خونه عزیز یه چیز دیگست ..
کاش منم فرصت داشتم مثل سالهای قبل خونه عزیزم باشم براشون کار کنم (((:

اصن دو روز شده ؟ خیر. پس پانمیشی -_-
اره واقعا ، مخصوصا من که نوه ی عزیز دردونه شونم و واسه خودشیرینی بیشتر اونجا جوری کار میکنم که تا دو روز بدن درد دارم
فرصت نمیشه یا خدایی نکرده در قید حیات نیستن؟

[امیر‌حسین]

دیگه دیگه خودددد دانی ..
به به *_* فدای سرت ، کار کردن خونه عزیز یه چیز دیگست ..
کاش منم فرصت داشتم مثل سالهای قبل خونه عزیزم باشم براشون کار کنم (((:

اصن دو روز شده ؟ خیر. پس پانمیشی -_-
اره واقعا ، مخصوصا من که نوه ی عزیز دردونه شونم و واسه خودشیرینی بیشتر اونجا جوری کار میکنم که تا دو روز بدن درد دارم
فرصت نمیشه یا خدایی نکرده در قید حیات نیستن؟

اره شده D:
عجببب
خدا رفتگان شمارو هم بیامرزه

[Ɗєя_Mσηɗ]

اصن دو روز شده ؟ خیر. پس پانمیشی -_-
اره واقعا ، مخصوصا من که نوه ی عزیز دردونه شونم و واسه خودشیرینی بیشتر اونجا جوری کار میکنم که تا دو روز بدن درد دارم
فرصت نمیشه یا خدایی نکرده در قید حیات نیستن؟

اره شده D:
عجببب
خدا رفتگان شمارو هم بیامرزه

زمان چقد زود میگذره برا شما *چاقو های تیز و برنده D: *
خدا رحمتشون کنه ، متاسفم اگه باعث ناراحتی شدم ♡

[امیر‌حسین]

اره شده D:
عجببب
خدا رفتگان شمارو هم بیامرزه

زمان چقد زود میگذره برا شما *چاقو های تیز و برنده D: *
خدا رحمتشون کنه ، متاسفم اگه باعث ناراحتی شدم ♡

دیگه دیگههه

نه این چه حرفیه

[Emmɑ]

@ραтяιcια

فردا حضوری میرم هیچی هم نخوندم

---

محدثه ام ، 19 ساله ، تبریز

عه چرا الان باید بفهمم؟

[Ɗєя_Mσηɗ]

زمان چقد زود میگذره برا شما *چاقو های تیز و برنده D: *
خدا رحمتشون کنه ، متاسفم اگه باعث ناراحتی شدم ♡

دیگه دیگههه

نه این چه حرفیه

من برم یکم بخوابم .. دارم بیهوش میشم ._.*
شبت بخیر  

[امیر‌حسین]

دیگه دیگههه

نه این چه حرفیه

من برم یکم بخوابم .. دارم بیهوش میشم ._.*
شبت بخیر  

برو ، موفق باشی (;
شامگاهت بخیر