گفتگو آزاد | نسخه 462

[_sehun_]

نه نمونه دولتی

خب نمونه ها همینطورین دیگه کلا بخوای ابم بخوری برات نمره رد میکنن.

کلیم جاسوس و اینا هست خیلیم سخت گیرن

[THEDARKNESS]

خب نمونه ها همینطورین دیگه کلا بخوای ابم بخوری برات نمره رد میکنن.

کلیم جاسوس و اینا هست خیلیم سخت گیرن

اره معاونا کلا یعضی از دانش اموزا رو برای گرفتن اطلاعات نزدیک خودشون نگه میدارن. هرچی میشد میومد چند تا از بچه ها میگفت اون جاسوسشم صدا میکرد به حساب سه نشه این جاسوسشه

[DarkLight]

پس خوب شد نمونه قبول نشدم：/

[فرنودِ بن گیومرث]

تعریف کن ببینیم چی شده.

هووووی
من و فراموش کردی

من شما رو ؟ نفرمایید. ما فکر کردیم مستعدِ صحبت با شما نیستیم.
احوالِ شریف؟

---

ملی تاحالا تو سامانه سنجش آزمون دادی؟(:

همون تست روان شناسیه؟

---

تعریف کن ببینیم چی شده.

به به
یادی از ما کردی-_-

ما که هستیم. شما نیستید.
بگو ببینم چی شده حالا خوش‌حال شدی.

[فرنودِ بن گیومرث]

قرمه سبزی گذاشتم وایسا بخوریم نروو

این واقعاً خوب بود.

[شـــقآیــق]

خداروشکر
عالی عالی
همه چی عالیD:

الحمدلله
طرحاتم رنگ کن ببینیم (:

عه._.
امشب رنگش تموم میشه

[Mohlek]

مگه معلمتون میدونه جواب آزمونتونو ؟
هفتم تا نهم ففط ساکت بشینی سر کلاس و ۱۶-۱۷ بگیری ؛ بیستو بهت میدن v:

حسام مدرسه ما خیلیی خطره
یعنی یه چیزایی داره بگم پشمات میریزه
بیشتر شبیه سازمان جاسوسیه و پایگاه اطلاعات

ببین
مدرسه ما دوربین و اینا داشت
بچه هامون میرفتپ جاوی دوربین مسخره بازی در میاوردن
تو کلاسمون چنتا جاسوس هم بود
تا اینکه فهمیدیم اصن جاسوسی نیست و همش الکیه
مگن اینکه یکی با یکی مشکل داشته باشه بره دفتر بگه همه چیو
کلاس که شرو میشد پن شیش نفر گوشی در میاوردن قشنگ فیلم میدیدیم واس خودمون
دبیرا هم متوجه نمیشدن
خیلی حال میداد واقعا ...
نصف عملیاتارو خودم رهبری میکردم

[▪неизвестный▪]

الحمدلله
طرحاتم رنگ کن ببینیم (:

عه._.
امشب رنگش تموم میشه

باریکلا به این پشتکار

[_sehun_]

حسام مدرسه ما خیلیی خطره
یعنی یه چیزایی داره بگم پشمات میریزه
بیشتر شبیه سازمان جاسوسیه و پایگاه اطلاعات

ببین
مدرسه ما دوربین و اینا داشت
بچه هامون میرفتپ جاوی دوربین مسخره بازی در میاوردن
تو کلاسمون چنتا جاسوس هم بود
تا اینکه فهمیدیم اصن جاسوسی نیست و همش الکیه
مگن اینکه یکی با یکی مشکل داشته باشه بره دفتر بگه همه چیو
کلاس که شرو میشد پن شیش نفر گوشی در میاوردن قشنگ فیلم میدیدیم واس خودمون
دبیرا هم متوجه نمیشدن
خیلی حال میداد واقعا ...
نصف عملیاتارو خودم رهبری میکردم

جررررر
ببین ما مدیرا و معاونامون به شدت مذهبی و سخت گیرم
موهاتو بزنی بیرون گیستو میکنن -_-
همیشه از اتوریا و پروفایلاتو تو همه جا چک میکنن(:

---

هووووی
من و فراموش کردی

من شما رو ؟ نفرمایید. ما فکر کردیم مستعدِ صحبت با شما نیستیم.
احوالِ شریف؟

خوب خوب
شما چطوری؟

[ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ]

حسام مدرسه ما خیلیی خطره
یعنی یه چیزایی داره بگم پشمات میریزه
بیشتر شبیه سازمان جاسوسیه و پایگاه اطلاعات

ببین
مدرسه ما دوربین و اینا داشت
بچه هامون میرفتپ جاوی دوربین مسخره بازی در میاوردن
تو کلاسمون چنتا جاسوس هم بود
تا اینکه فهمیدیم اصن جاسوسی نیست و همش الکیه
مگن اینکه یکی با یکی مشکل داشته باشه بره دفتر بگه همه چیو
کلاس که شرو میشد پن شیش نفر گوشی در میاوردن قشنگ فیلم میدیدیم واس خودمون
دبیرا هم متوجه نمیشدن
خیلی حال میداد واقعا ...
نصف عملیاتارو خودم رهبری میکردم

عاخ تير خوردم
مام دبستان همچين بساطي داشتم ميگفتن بچه هايي تنخاب كرديم جاسوسيتونو ميكنن تاززه
از اين ديوارا هس عشخمو نفسمو كوفت با پنير مينويسن! اسمامونو پيدا كرده بوديم اونقت شبي اسكلا دوستام ميومدن ميگفتن وويي رومينا چي كار كرديييييي._.
اخر سرم معلوم شد مال سه سال پيش يه بدبختي اسمش رومينا بود._.