گفتگوی آزاد | نسخه ۴۶۴

[Mohlek]

منم که قلقلکی :|
من دو تا رز رفیقام بدنسازی میرن و پنجه بوکس و اینا همراهشونه همش
کلا بایستم کنارشون همینجوری الکی یه مشت میزنن
امروز زنگ آخر یکی زد رو سینه هام محکم
یکی دیگه هم زد یه جایی رو که گفتنش خوب نیس
این است وضع ما
هعی دا هعی
فقط داش حسام
بقیرو ولش

چیکار کردی بشر

داداش بزار آدم باشم
تو ھمونی نیستی کہ ی کاریت میکردن؟
ب بقیہ باس گف ببین ن میتونی بام باشی ن میتونی جام باشی گفتم در جریان باشی

حماسہ ام فوق العادہ مستھجنہ داداش بیخیال

داش بقیه یکاریم نمیکنن
بلکه کلا هممون یکاری میکنیم
البته رو من نه
من واسشون حرمت دارم ^_^


بگو داش اتفاقا زببا ترع

[Ɗєя_Mσηɗ]

اونجوری نگا نکنا تقصیر خودته
نه نمیزنم، دستم سنگین نیست متاسفانه. به جاش قلقلک میدم که بشدت جوابه D:

رفیقم کنار من میشینه، دستش انگار بیل مکانیکیه :/ یبار زد به بازوم، تا استخونم درد گرفت -_-

منم که قلقلکی :|
من دو تا رز رفیقام بدنسازی میرن و پنجه بوکس و اینا همراهشونه همش
کلا بایستم کنارشون همینجوری الکی یه مشت میزنن
امروز زنگ آخر یکی زد رو سینه هام محکم
یکی دیگه هم زد یه جایی رو که گفتنش خوب نیس
این است وضع ما

خداروهزار مرتبه شکر D:
پنجه بوکس تو مدرسه؟ o_O وای من انقد دلم میخوادا بگیرم، مامانم نمیذاره میگه همینجوریش وحشی هستی -_-
الهی داغونت کردن کهه ):
تو هم بزننننننن

[shahid]

داداش بزار آدم باشم
تو ھمونی نیستی کہ ی کاریت میکردن؟
ب بقیہ باس گف ببین ن میتونی بام باشی ن میتونی جام باشی گفتم در جریان باشی

حماسہ ام فوق العادہ مستھجنہ داداش بیخیال

داش بقیه یکاریم نمیکنن
بلکه کلا هممون یکاری میکنیم
البته رو من نه
من واسشون حرمت دارم ^_^ :telegh_01:


بگو داش اتفاقا زببا ترع

O_____o
چرا خود زنی میکنی؟

داداش وحشتناکہ نمشہ گفت

[Mohlek]

منم که قلقلکی :|
من دو تا رز رفیقام بدنسازی میرن و پنجه بوکس و اینا همراهشونه همش
کلا بایستم کنارشون همینجوری الکی یه مشت میزنن
امروز زنگ آخر یکی زد رو سینه هام محکم
یکی دیگه هم زد یه جایی رو که گفتنش خوب نیس
این است وضع ما

خداروهزار مرتبه شکر D:
پنجه بوکس تو مدرسه؟ o_O وای من انقد دلم میخوادا بگیرم، مامانم نمیذاره میگه همینجوریش وحشی هستی -_-
الهی داغونت کردن کهه ):
تو هم بزننننننن

:v
آره تازه فندک و اینام دارن
پنجه بوکس میخوای چیکار نهایتا قمه هلیا دیگه واست مناسبه

هعی ما مظلومیم

داش بقیه یکاریم نمیکنن
بلکه کلا هممون یکاری میکنیم
البته رو من نه
من واسشون حرمت دارم ^_^


بگو داش اتفاقا زببا ترع

O_____o
چرا خود زنی میکنی؟

داداش وحشتناکہ نمشہ گفت

خودزنی نیس که
عشقه عشق

خب پس چرا گفتی میخوای تعریف کنی

[امیر‌حسین]

سلام خفتگان

[[ SouL ]]

با قلبی مچاله شده

و دلی آکنده از درد  

ونگاهی از جنس فریاد که سکوت حنجره اش را می شکند ..
+
پ این اسپانسر کجاست ؟؟ چشماش کوره نمیبینه این همه استعدادو ؟؟

فک کن !!!

فکر نکن ،
پودرتو عوض کن !

[•ДmịrHoSsiŋ•]

خبری در راه است


جلسه توجیهی خوبی بود

خبر رنگین کمونی شدنت؟
آہ پسر منو یاد حضرت ھو میندازی
چخبر برار

الله اکبر ب ما این رنگا نمیچسبه
هو ؟حضرت عزرائیل ک انشالا نیس ؟

سلامتی داداش (: شما چ خبر خوش میگذره ؟

[מַברִיק]

پسری بد اما خوب ^^
یادمه روز اول وقتی باهات درگیر شدم ، خدا میدونه چقد بدم میومد ازت  

از من ؟  
البته خودمم جسارت نباشه ولی خیلی بدم میومد ازتون v:

چ احساس متقابل قشنگی بود پ

[מַברִיק]

جوش نزن پیر میشی ^^
نه فک نکنم :]



جدی؟ ^^ ، حداقل تو این ی چی شانس خوبی نصیبم شده هوا بهشتی **

آرههه
الان بارون دارین؟:/

تا دیشب خیلی خوب بود ، امروز ک هوا شناسی میگ بارون هس ولی فعلا خبری نی شما چی

---

پ لابد کار ممد رضاس ^^ (شهید )  :|

بہ من چہ بابا
مگہ فقط من چرت و پرت مینویسم؟
بعدشم جناب آقا محمدرضا نا سلامتی دارم وارد ھیجدہ سالگی میشم =)))

همیشه این کارا زیر سر توه
بشین سر جات بچه خواب دیدی خیر باشه ، تو کجا ۱۸ کجا ^^

[Ɗєя_Mσηɗ]

خداروهزار مرتبه شکر D:
پنجه بوکس تو مدرسه؟ o_O وای من انقد دلم میخوادا بگیرم، مامانم نمیذاره میگه همینجوریش وحشی هستی -_-
الهی داغونت کردن کهه ):
تو هم بزننننننن

:v
آره تازه فندک و اینام دارن
پنجه بوکس میخوای چیکار نهایتا قمه هلیا دیگه واست مناسبه

هعی ما مظلومیم

آهان اینا مثلا از اون سلاطین مدرسه ان که هیچکس هیچی نمی‌تونه بهشون بگه ؟
خیلی خوب و بدرد بخوره اخهه
نه نه من از قمه متنفرم. میبینمش حالم بد میشه، و فقط هم در مقابل این یدونه اینجوریم ؛ نمیدونمم چرا -_-
آره اصن اول صبحی مظلومیتت اشک رو تو چشمام جمع کرد ))):