قسمة اول:
متأسفانه امروزه شاهد تفکرات بی اساسی هستیم در خصوص اینکه ایران ساسانی جامعه ای بسیار با فرهنگ و روشنفکر بوده و در حقیقة با حمله ی اعراب فرهنگ و تمدن ایرانی به تاراج رفته... من تا مدتها چنین ادعاهایی رو قبول داشتم ولی پس از مطالعه ای عمیقتر در مورد سبک زندگی در قلمرو ساسانی و رسوم زرتشتی ها در اون دوره دچار نوعی شوک شدم که غالبا در مواجهه با حقایق تکان دهنده ایجاد میشه... بذارین چند روایة مستند رو از میان حقایق تکان دهنده ی تاریخی در باب حقوق زنان در جامعه ی ساسانی براتون بیارم (خواهشا بیطرفانه بخونید. قبل از اینکه توی دلتون به من وطن فروش [!] خائن فحش بدید، بذارین یادآوری کنم که من با تاریخ کشورم دشمنی ندارم و فقط میخوام در فرآیند آگاه سازی و دروغ زدایی تاریخی که مدتیه شروع شده سهیم باشم):
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1. شوهر دادن دختر در سن سه سالگی عملی مجاز و مباح در فقه زرتشتی بوده است. به موجب فتوای دوازدهم از مجموعه فتاوی موبد آذرفرنبغ فرخزادان، دختری که او را در سن سه سالگی به همسری مردی در آوردهاند و زندگی مشترک تشکیل داده است، میتواند و این حق را دارد که پس از رسیدن به سن بلوغ ۹ سالگی از شوهری که برایش انتخاب شده، پشیمان شود و با رضایت شوهر فعلی به همسری مرد دیگری در آید.
این نیز ستم دیگری بر آن زنان مظلوم سه ساله است که امروزه عدهای سعی میکنند چنین واقعیتهایی پوشیده و پنهان بماند و نگذارند صدای رنج آن دختران ستمکشیده پس از گذشت قرنها شنیده شود.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به متن پهلوی: روایت آذرفرنبغ فرخزادان، ترجمه حسن رضائی باغبیدی، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه ۸ و ۹٫
2. شوهر دادن دختر در سن سه سالگی عملی مجاز و مباح در فقه زرتشتی بوده است. به موجب فتوای دوازدهم از مجموعه فتاوی موبد آذرفرنبغ فرخزادان، دختری که او را در سن سه سالگی به همسری مردی در آوردهاند و زندگی مشترک تشکیل داده است، میتواند و این حق را دارد که پس از رسیدن به سن بلوغ ۹ سالگی از شوهری که برایش انتخاب شده، پشیمان شود و با رضایت شوهر فعلی به همسری مرد دیگری در آید.
این نیز ستم دیگری بر آن زنان مظلوم سه ساله است که امروزه عدهای سعی میکنند چنین واقعیتهایی پوشیده و پنهان بماند و نگذارند صدای رنج آن دختران ستمکشیده پس از گذشت قرنها شنیده شود.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به متن پهلوی: روایت آذرفرنبغ فرخزادان، ترجمه حسن رضائی باغبیدی، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه ۸ و ۹٫
3.در فتوای بیستم از مجموعه فتاوی موبد آذرفرنبغ فرخزدان از او سؤال شده است که اگر دختر یا خواهر مردی به ازدواج با او رضایت و موافقت نداشته باشند، آیا مرد میتواند به زور آنان را زن خود کند؟ موبد پاسخ میدهد که مرد را نمیتوان وادار به ازدواج کرد ولی زن را میتوان به زور وادار کرد. بخصوص اگر خواهر یا دختر باشد که هم میتوان آنان را به زور به زنی گرفت و هم ثواب ازدواج با محارم را دارد.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به متن پهلوی: روایت آذرفرنبغ فرخزادان، ترجمه حسن رضائی باغبیدی، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه ۱۶٫
4. به موجب متن اوستایی و زرتشتی وندیداد، در برخی موارد گناه یک مرد زرتشتی در صورتی بخشیده میشد که موبدان با دختر یا خواهر بیگناه آن مرد همخوابگی میکردند. در نمونهای از این مجازاتها که در اوستا آمده است، چنین مقرر شده که چنانچه مردی سگآبی را چنان بزند تا بمیرد، میباید برای مجازات و کفاره گناهش، یکی از خواهران یا دخترانش را به خزانه موبدان و یا به خود موبد واگذار کند (احتمالاً برای مدتی موقت و نه دائمی). این خواهر یا دختر میبایست باکره و پانزدهساله باشد تا موبد او را به خود بپذیرد.
نوع دیگری از مجازاتها سبکتر است و برای نمونه عبارت است از: تقدیم خوراک کباب به هجده نفر از موبدان یا تقدیم تعدادی رختخواب با زیرانداز و روانداز و بالش به آنان.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان، جلد چهارم، صفحه ۲۴۴۷ و ۲۴۴۸؛ همو، ترجمه و شرح وندیداد، جلد سوم، صفحه ۱۴۳۴ و ۱۴۶۳
5. یکی دیگر از حقوقی که فقه زرتشتی به موجب متن پهلوی «ماتیگان هزار دادستان» برای مردان قائل شده و به رسمیت شناخته، اجازه و اختیار اجاره دادن زن است. مرد میتواند زن خود را به دفعات برای مدتی معین و در ازای دریافت وجه یا بدون آن به مرد دیگری واگذار کند. در چنین مواقعی رضایت داشتن یا نداشتن زن شرط نیست و فقط رضایت شوهر و مرد دوم کفایت میکند.
برخی دیگر از شرایط اجاره دادن زن چنین بوده که فرزندان احتمالی که به وجود میآمدهاند، به شوهر زن تعلق داشتهاند؛ اما تا زمانی که زن در خانه مرد دوم بوده، نگهداری و مخارج زن و فرزندان او به عهده همان مرد بوده است.
چنانچه آن زن، کنیز (برده) اربابش بوده باشد، در اینصورت نیز صاحب کنیز میتوانسته زن را به دفعات به مردان دیگر کرایه دهد. فرزندان حاصل از این اجاره دادنها به ارباب تعلق داشتند و به عنوان برده به فروش میرسیدند.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به:
بارتلمه، کریستین، زن در حقوق ساسانی، ترجمه ناصرالدین صاحبالزمانی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۴۴؛ و نیز بخشهای گوناگون متن پهلوی «ماتیگان هزار دادستان»،
6. در متن پهلوی زرتشتی «بندهش» آمده است که اهورامزدا چون از یافتن موجودی که بتواند زاییدن انسان (= مرد) را به عهده بگیرد، ناتوان شد؛ دیو فاحشهگری را برای اینکار انتخاب کرد. این دیو دختر اهریمن بود و «زن» یا «جَهی» نام داشت.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: فرنبغ دادگی، بندهش، ترجمه مهرداد بهار، چاپ دوم، تهران، انتشارات توس، ۱۳۸۰، بخش نهم، در باره چگونگی زنان.
7.زن در دین زرتشتی به طور بالقوه اهریمن محسوب میشد به همین دلیل هم در خارج از شهرها، شهرک هایی ساخته شده بود به نام دشتانستان که زنان در هنگام عادة ماهانه ی خود بدانجا انتقال می یافتند و در طول این مدة حق برقراری هیچ گونه ارتباطی با هیچکس را نداشتند. وظیفه ی تهیه و تأمین آب و غذای زن در این دوران بر عهده ی شوهر او بود.
برای آگاهی بیشتر به کتاب شاهنشاهی ساسانی اثر تورج دریایی مراجعه کنید.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالا اگه این قوانین و رسوم رو با رسوم اسلامی مقایسه کنید متوجه تفاوت فاحش این دو تفکر و شیوه خواهید شد. حتی در جواب اسلام ستیز ها و ناسیونالیست های افراطی و نژادپرست های ضد عرب هم باید بگم که بدترین روایاتی که برای تخریب وجهه ی اسلام نقل میشن بازم در قیاس با رسوم زرتشتیان (البته دین زرتشتی ساسانی منظور منه چون دین اصلی زرتشت بعد از حمله ی اسکندر از میان رفت ولی با ظهور ساسانی ها دوباره به طور رسمی جمع آوری شد که طی این فرآیند، تحریفات شدیدی رو تحمل کرد.) میشه گفت از هر نظر، اسلام ضدیة بیشتری با خرافات و رفتارهای ضد انسانی داره...
البته فکر نکنید که با نوشتن این مطلب میخواستم از حمله ی اعراب دفاع کنم چون بالأخره این حرکة، تا حدی حالة کشورگشایانه و امپریالیست مآبانه داشت؛ درواقع فقط خواستم یک سری از مزایای حمله ی اعراب و نابود شدن سلسله ی ظالم و نژادپرست ساسانی رو ذکر کرده باشم تا دوستان یکطرفه به قاضی نرن و اینقدر از اعراب متنفر نباشند و...
در مجموع، اینها فقط بخش کوچکی از حقایقی بودن که اغلب ما نسبة بهشون جاهلیم و به خاطر همین جهل و اطلاعات اولیه ی نادرست، برداشت های خاطیانه ای از بسیاری وقایع تاریخی داشتیم و داریم به همین دلیل هم سعی ما بر اینه که هرچه بیشتر در تبیین تاریخ فعالیة کنیم. به زودی مطالب بیشتری از این دست خواهیم داشت ان شاء الله...
متأسفانه امروزه شاهد تفکرات بی اساسی هستیم در خصوص اینکه ایران ساسانی جامعه ای بسیار با فرهنگ و روشنفکر بوده و در حقیقة با حمله ی اعراب فرهنگ و تمدن ایرانی به تاراج رفته... من تا مدتها چنین ادعاهایی رو قبول داشتم ولی پس از مطالعه ای عمیقتر در مورد سبک زندگی در قلمرو ساسانی و رسوم زرتشتی ها در اون دوره دچار نوعی شوک شدم که غالبا در مواجهه با حقایق تکان دهنده ایجاد میشه... بذارین چند روایة مستند رو از میان حقایق تکان دهنده ی تاریخی در باب حقوق زنان در جامعه ی ساسانی براتون بیارم (خواهشا بیطرفانه بخونید. قبل از اینکه توی دلتون به من وطن فروش [!] خائن فحش بدید، بذارین یادآوری کنم که من با تاریخ کشورم دشمنی ندارم و فقط میخوام در فرآیند آگاه سازی و دروغ زدایی تاریخی که مدتیه شروع شده سهیم باشم):
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1. شوهر دادن دختر در سن سه سالگی عملی مجاز و مباح در فقه زرتشتی بوده است. به موجب فتوای دوازدهم از مجموعه فتاوی موبد آذرفرنبغ فرخزادان، دختری که او را در سن سه سالگی به همسری مردی در آوردهاند و زندگی مشترک تشکیل داده است، میتواند و این حق را دارد که پس از رسیدن به سن بلوغ ۹ سالگی از شوهری که برایش انتخاب شده، پشیمان شود و با رضایت شوهر فعلی به همسری مرد دیگری در آید.
این نیز ستم دیگری بر آن زنان مظلوم سه ساله است که امروزه عدهای سعی میکنند چنین واقعیتهایی پوشیده و پنهان بماند و نگذارند صدای رنج آن دختران ستمکشیده پس از گذشت قرنها شنیده شود.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به متن پهلوی: روایت آذرفرنبغ فرخزادان، ترجمه حسن رضائی باغبیدی، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه ۸ و ۹٫
2. شوهر دادن دختر در سن سه سالگی عملی مجاز و مباح در فقه زرتشتی بوده است. به موجب فتوای دوازدهم از مجموعه فتاوی موبد آذرفرنبغ فرخزادان، دختری که او را در سن سه سالگی به همسری مردی در آوردهاند و زندگی مشترک تشکیل داده است، میتواند و این حق را دارد که پس از رسیدن به سن بلوغ ۹ سالگی از شوهری که برایش انتخاب شده، پشیمان شود و با رضایت شوهر فعلی به همسری مرد دیگری در آید.
این نیز ستم دیگری بر آن زنان مظلوم سه ساله است که امروزه عدهای سعی میکنند چنین واقعیتهایی پوشیده و پنهان بماند و نگذارند صدای رنج آن دختران ستمکشیده پس از گذشت قرنها شنیده شود.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به متن پهلوی: روایت آذرفرنبغ فرخزادان، ترجمه حسن رضائی باغبیدی، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه ۸ و ۹٫
3.در فتوای بیستم از مجموعه فتاوی موبد آذرفرنبغ فرخزدان از او سؤال شده است که اگر دختر یا خواهر مردی به ازدواج با او رضایت و موافقت نداشته باشند، آیا مرد میتواند به زور آنان را زن خود کند؟ موبد پاسخ میدهد که مرد را نمیتوان وادار به ازدواج کرد ولی زن را میتوان به زور وادار کرد. بخصوص اگر خواهر یا دختر باشد که هم میتوان آنان را به زور به زنی گرفت و هم ثواب ازدواج با محارم را دارد.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به متن پهلوی: روایت آذرفرنبغ فرخزادان، ترجمه حسن رضائی باغبیدی، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه ۱۶٫
4. به موجب متن اوستایی و زرتشتی وندیداد، در برخی موارد گناه یک مرد زرتشتی در صورتی بخشیده میشد که موبدان با دختر یا خواهر بیگناه آن مرد همخوابگی میکردند. در نمونهای از این مجازاتها که در اوستا آمده است، چنین مقرر شده که چنانچه مردی سگآبی را چنان بزند تا بمیرد، میباید برای مجازات و کفاره گناهش، یکی از خواهران یا دخترانش را به خزانه موبدان و یا به خود موبد واگذار کند (احتمالاً برای مدتی موقت و نه دائمی). این خواهر یا دختر میبایست باکره و پانزدهساله باشد تا موبد او را به خود بپذیرد.
نوع دیگری از مجازاتها سبکتر است و برای نمونه عبارت است از: تقدیم خوراک کباب به هجده نفر از موبدان یا تقدیم تعدادی رختخواب با زیرانداز و روانداز و بالش به آنان.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان، جلد چهارم، صفحه ۲۴۴۷ و ۲۴۴۸؛ همو، ترجمه و شرح وندیداد، جلد سوم، صفحه ۱۴۳۴ و ۱۴۶۳
5. یکی دیگر از حقوقی که فقه زرتشتی به موجب متن پهلوی «ماتیگان هزار دادستان» برای مردان قائل شده و به رسمیت شناخته، اجازه و اختیار اجاره دادن زن است. مرد میتواند زن خود را به دفعات برای مدتی معین و در ازای دریافت وجه یا بدون آن به مرد دیگری واگذار کند. در چنین مواقعی رضایت داشتن یا نداشتن زن شرط نیست و فقط رضایت شوهر و مرد دوم کفایت میکند.
برخی دیگر از شرایط اجاره دادن زن چنین بوده که فرزندان احتمالی که به وجود میآمدهاند، به شوهر زن تعلق داشتهاند؛ اما تا زمانی که زن در خانه مرد دوم بوده، نگهداری و مخارج زن و فرزندان او به عهده همان مرد بوده است.
چنانچه آن زن، کنیز (برده) اربابش بوده باشد، در اینصورت نیز صاحب کنیز میتوانسته زن را به دفعات به مردان دیگر کرایه دهد. فرزندان حاصل از این اجاره دادنها به ارباب تعلق داشتند و به عنوان برده به فروش میرسیدند.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به:
بارتلمه، کریستین، زن در حقوق ساسانی، ترجمه ناصرالدین صاحبالزمانی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۴۴؛ و نیز بخشهای گوناگون متن پهلوی «ماتیگان هزار دادستان»،
6. در متن پهلوی زرتشتی «بندهش» آمده است که اهورامزدا چون از یافتن موجودی که بتواند زاییدن انسان (= مرد) را به عهده بگیرد، ناتوان شد؛ دیو فاحشهگری را برای اینکار انتخاب کرد. این دیو دختر اهریمن بود و «زن» یا «جَهی» نام داشت.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: فرنبغ دادگی، بندهش، ترجمه مهرداد بهار، چاپ دوم، تهران، انتشارات توس، ۱۳۸۰، بخش نهم، در باره چگونگی زنان.
7.زن در دین زرتشتی به طور بالقوه اهریمن محسوب میشد به همین دلیل هم در خارج از شهرها، شهرک هایی ساخته شده بود به نام دشتانستان که زنان در هنگام عادة ماهانه ی خود بدانجا انتقال می یافتند و در طول این مدة حق برقراری هیچ گونه ارتباطی با هیچکس را نداشتند. وظیفه ی تهیه و تأمین آب و غذای زن در این دوران بر عهده ی شوهر او بود.
برای آگاهی بیشتر به کتاب شاهنشاهی ساسانی اثر تورج دریایی مراجعه کنید.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالا اگه این قوانین و رسوم رو با رسوم اسلامی مقایسه کنید متوجه تفاوت فاحش این دو تفکر و شیوه خواهید شد. حتی در جواب اسلام ستیز ها و ناسیونالیست های افراطی و نژادپرست های ضد عرب هم باید بگم که بدترین روایاتی که برای تخریب وجهه ی اسلام نقل میشن بازم در قیاس با رسوم زرتشتیان (البته دین زرتشتی ساسانی منظور منه چون دین اصلی زرتشت بعد از حمله ی اسکندر از میان رفت ولی با ظهور ساسانی ها دوباره به طور رسمی جمع آوری شد که طی این فرآیند، تحریفات شدیدی رو تحمل کرد.) میشه گفت از هر نظر، اسلام ضدیة بیشتری با خرافات و رفتارهای ضد انسانی داره...
البته فکر نکنید که با نوشتن این مطلب میخواستم از حمله ی اعراب دفاع کنم چون بالأخره این حرکة، تا حدی حالة کشورگشایانه و امپریالیست مآبانه داشت؛ درواقع فقط خواستم یک سری از مزایای حمله ی اعراب و نابود شدن سلسله ی ظالم و نژادپرست ساسانی رو ذکر کرده باشم تا دوستان یکطرفه به قاضی نرن و اینقدر از اعراب متنفر نباشند و...
در مجموع، اینها فقط بخش کوچکی از حقایقی بودن که اغلب ما نسبة بهشون جاهلیم و به خاطر همین جهل و اطلاعات اولیه ی نادرست، برداشت های خاطیانه ای از بسیاری وقایع تاریخی داشتیم و داریم به همین دلیل هم سعی ما بر اینه که هرچه بیشتر در تبیین تاریخ فعالیة کنیم. به زودی مطالب بیشتری از این دست خواهیم داشت ان شاء الله...