امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تــو مــال منـی....

#51
حـــالــم به هم مــــی خـــورد از

کـــلـــمــه هـــای "عــزیــزم" و "عــشــقــم"

مـــن را هــمــان "بــبــیــن" صــدا کـــن؛

بـــی ریـــایـــی شــــرف دارد بــــــه ریاکــــاریــــ
آگهی
#52
سـرد اسـت و مـن تـنهايـم “

چـه جمـلـه اي !

پــــُر از کـليـشه …

پـــُـر از تـهـوع …

جـاي ِ گـرمي نـشستـه اي و مي خـوانـي :

” ســرد اسـت “…

يـخ نمـي کنـي …

حـس نـمي کنـي …

کـه مـن بـراي ِ نـوشتـن ِ هميـن دو کلمـه

چـه سرمايـي را گـذرانـدم
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl
#53
دکــتــــر راســت مـــی گـــفـــت

کــــه "روی" بــــرای ســــلامـــتـــی مو مـــفـــیـــد اســـت

از مـــن کــــه روی بـــرگـــردانــــد

مــــوهــــایــــم

هــــمـــه ســـفـــیــــد شـــدنــــد

دکــتــــر راســت مـــی گـــفـــت
تــو مــال منـی.... 6
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl ، ps3000 ، VidA72
#54
اینجا زمین است
هیچ چیز عجیـــــب نیست!!
آدم ها آرزوهایت را
مثل سیگار دود میکنند
و به آسمان می فرستند !!!
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl
#55
قاصـــ ـدک برو آن گوشـــ ـه باغ سمت آن نرگـــ ـس مســـ ـت و بخوان در گوشـــ ـش:یک نفر گوشـــ ـهء باغ یاد تــ ـو را بوی تــ ـورا لحظــ ـه ای از یاد نخواهــ ـد برد . . .
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl
#56
” دل ”
اتفاقی ترین اشتباه دنیاست !
بسته میشود آنجا که نباید ؛ کنده میشود از جایی که نباید . .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تــو مــال منـی.... 6
#57

حالمان بد نیست غم کم می خوریم
کم که نه هر روز کم کم می خوریم
آب میخواهم سرابم می دهند
عشق می ورزم عذابم می دهند
خود نمی دانم چرا رفتم به خواب
از چه بیدارم نکردی آفتاب
خنجری بر قلب بیدارم زدند
بیگناهی بودم و دارم زدند
رشنه نا مرد بر پشتم نشت
از غم نامردیش پشتم شکست
سنگ را بستند و سگ آزاد شد
یک شبه بیداد آمد داد شد
عشق آمد تیشه زد بر ریشه ام
تیشه زد بر ریشه ای اندیشه ام
عشق گر این است مرتد میشوم
خوب گر این است من بد میشوم
بس کن ای دل نابسامانی بس است
کافرم دیگر مسلمانی بس است
بعد از این با بی کسی خو می کنم
هر چه در دل داشتم رو می کنم
نیستم از مردم قبله پرست
بت پرستم بت پرستم بت پرست
بت پرستان بت پرستی کار ماست
چشم مستی تحفه ی بازار ماست
درد می بارد چو لب تر می کنم
طالعم شوم است باور می کنم
من که با دریا تلاطم کرده ام
راه دریا را چرا گم کرده ام
قفل غم بر درب سلولم نزن
من خودم خوش باورم گولم نزن
روزگارت باز شیرین شاد باش
دست کم یک شب تو هم فرهاد باش
آه در شهر شما یاری نبود
قصه هایم را خریداری نبود
وای رسم شهرتان بیداد بود
شهرتان از خون ما آباد بود
از در و دیوارتان خون می چکد
خون من فرهاد عاشق می چکد
آسمان خالی شد از فریادتان
بیستون در حسرت فریادتان
کوه کندن گر نباشد پیشه ام
بویی از فرهاد دارد ریشه ام
هیچ کس درد مرا درک نکرد
ناله ی سرد مرا درک نکرد
شب پاییزی این شهر غریب
روح شبگرد مرا درک نکرد
ذهن آیینه رویایی دوست
چهره زرد مرا درک نکرد
درک نکرد درک نکرد درک نکرد
ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
با بی خبر مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد غافل ز خود پرستی


#58
مرا زمانی از دست دادی


كه میان روزمرگی هایت گم شده بودی


و تو فرصت آن را نداشتی


كه دلتنگم باشی


عجب از من!!!


... تمام دلمشغولی ام تو بودی...


تمامی دقایقم با تو می گذشت


اما حتی در لابه لای دفتر خاطراتت هم نبـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــودم!!!
تــو مــال منـی.... 6
 سپاس شده توسط ps3000 ، VidA72
#59
همه ی این روز ها و شب ها میگذرد...

چـه تـو بـاشـی چـه نـبـاشـی

و مـن

خـیـلـی وقـت پـیـش یـاد گـرفـتـه أم

زنـدگـی آسـان تـر از ایـن هـاسـت

و بـا ارزش تـر از وجـود یـک آدَم . .
#60
می פֿـפاهـے قضاפتـــم ڪنـے ؟!!!

ڪـفش هایــم را بپـפشـ ...

راهـم را قـבم بـزטּ ...

בرב هایـــم را بـڪش ...

روز هایـــم را بـگذراטּ ...

بعـב قـضاפتــــم ڪـטּ .... !!
تــو مــال منـی.... 6
 سپاس شده توسط ps3000 ، VidA72


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان