11-05-2013، 9:45
"من"
به دنبال "تویی" می گشت
برای " ما " شدن
دریغ که
بازی را "او" برد....
به دنبال "تویی" می گشت
برای " ما " شدن
دریغ که
بازی را "او" برد....
|
×{♥ بُغـــض قَـَـلَــــم " نُسخـــه ی ســہ "♥ } × |
||||||||||||||||||||||||||
11-05-2013، 9:45
"من"
به دنبال "تویی" می گشت برای " ما " شدن دریغ که بازی را "او" برد....
11-05-2013، 9:47
چشمانــــــ ـم را کـــــ ـه بـــاز میكنــــــ ـم
" تــــ ـو نیستـــــ ـی "... ایـن بیــــ ـرحمـــــ ـانـــ ـه تـــرین اتفـــــ ـاق روز استــــــ ــ ـ ... !!!
11-05-2013، 9:50
بی وفا!!
ایـن روزهـا نـه مـجـالـی بـرای دلـتـنـگـی دارم و نـه حـوصـلـه ات را.. ولـی بـا ایـن هـمـه، گـاه گـاهـی دلـم هـوای تـو را مـیکـنـد
11-05-2013، 9:52
هیچکس با من نیست !…
مانده ام تا به چه اندیشه کنم… مانده ام در قفس تنهایی… در قفس میخوانم… چه غریبانه شبی ست… شب تنهایی من!
11-05-2013، 13:53
سیگاری که از اول بد میسوزه ،
تا آخرش طعمِ بدی میده، از کشیدنش زجر میکشی ولی دلت نمیاد خاموشش کنی... این قضیه عجیب منو یادِ زندگی میندازه... از اول بد سوخت...
11-05-2013، 14:26
دیدن اینکه یکی جلو روت گریه کنه خیلی درداوره!
اما درد اورتر از اون اینکه ندونی چطوری ارومش کنی! ![]() ![]()
11-05-2013، 14:35
روزهاست درگیرم ...اما تو باور نكن
بگذار سیگارم را بکشم ... مانده ام کدام را راضی کنم ! دلی که می خواهد عاشـــق باشد !! یا عقلی که می خواهد عاقـل باشد...
11-05-2013، 14:59
یـه وقتـــایی تو زندگیتــ میرســه ,
کـه باید دستتــ رو بزنی زیر چونتــ , و جریان زندگیتــ رو فقط تمـــاشــا کـُنی. . . . بعدشم بگــــی : بـه درکـــــــــــــ !!
11-05-2013، 15:04
زخمها خوب نمیشوند...
زخمی که هرکس بر روح و روان آدم میگذارد تا همیشه باقیست.. و از همینهاست که یک روز صبح بیدار میشوی و میبینی که خستهای، بسیار خسته و دلـــت میخواهد که بروی... آن قدر بروی که دور شوی... آنقدر دور شوی که گم شوی.. آنقدر گم شوی که نتوانی برگردی...
11-05-2013، 15:13
دلم برا خودم میسوزه!!!
سلام خدا خوبی؟من خوب نیسم ...خودت میدونی چرا؟؟؟قلبم تا حالا اینقدر نگرفته بود.کمکم کن دارم میمیرم حالم بده اگه تورو نداشتم میرفتم به کی دردمو میگفتم؟تا کی حرف میزدم؟میشنوی؟اشکامو میبینی؟چرا من اینقدر احمقم؟؟چرا اینقدر سادم؟/کمکم کن....؟؟؟دیگه خسته شدم.چرا منو نمیبری راحتم کنی.وقتی بهت گفتم راحتم کن چرا راحت نمیشم؟چرا سرطان نمیگیرم بمیرم؟چرا زنده ام؟هان...چرا بدنیا اومدم؟خلاصم کن .چرا همه میخوان اذیتم کنن...؟چرا هیچکس ااز احساس هیچ بویی نبرده؟چرا ادما اینجورین؟....چرا احساسو زیر پاشون له میکنن؟چرا درک نمیکنن؟چرا؟؟چرا؟؟چرا؟؟کی جواب چراهای منو میدی خداجون.....بسه دیگه از زندگی خسته شدم بخدا دیگه قلبی برام نمونده،از بس هرکی اومده یه زخمی روش انداخته و رفته میدونم که الان داری منو میبینی دلت سوخته،ناراحتی.میگی گریه نکن دختر خوب اشک نریز ....چرا دستات میلرزه؟سحر تورو خدا گریه نکن ناراحت نباش.بالاخره میمیری راحت میشی همه چیز تموم میشه غصه نخور ...... اااااااااااااااااااای خدا .....دستامو بگیر ،کاش میشد ببینم تورو کاش میشد بیام تو بغلت کاش میشد برا یه لحظه ام که شده به حرفام گوش میداد،کاش........ ![]() ![]() ![]()
| ||||||||||||||||||||||||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|