23-07-2013، 10:01
هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن …
به هر حال دارم فراموش می کنم فراموش شدنم را …
به هر حال دارم فراموش می کنم فراموش شدنم را …
|
×{♥ بُغـــض قَـَـلَــــم " نُسخـــه ی ســہ "♥ } × |
|||||||||||||||||||||||
23-07-2013، 10:01
هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن …
به هر حال دارم فراموش می کنم فراموش شدنم را …
23-07-2013، 10:16
از روى کینه نیست
اگر خنجر به سینه ات مى زنند این مردمان ، تنها به شرط چاقو ، دل مى برند !
23-07-2013، 10:17
دلـم . . .
یـک جـمـلـه مـی خـواهـد . . . یـا چـنـد کـلـمـه . . . چـنـد کـلـمـه حـرف حـسـاب . . . کـه بـتـوانـد حـال ایـن دل را شـرح دهـد . . . ولـی نـیـسـت . . . !
23-07-2013، 10:21
بس کن ساعت ، دیگر خسته شده ام …
آره من کم آورده ام …خودم میدانم که نیست … اینقدر با صدایت ، نبودنش را به رخم نکش !
23-07-2013، 10:26
حسرت
چیزی نیست که من بخورم حسرت اون چیزیه که به دلت میذارم
23-07-2013، 10:26
دیگــر نـه از حــادثــه خبـــرى هسـت...
و نــه از اعجــاز چشــم هـــاى آشنــا ... از دلتنگــى هـــایــم كــه بگــذریــم ، تنهـــایــى تنهـــا اتفـــاق ایــن روزهـــاى مــن اسـت!!!
23-07-2013، 10:29
.
حالت تهوع دارم !!! این حالت تهوع لعنتی با هوای آزاد و قرص درست نمیشود علاجش …. فقط بالا آوردن فحش هایی است که به دیگران بدهکارم . . .
23-07-2013، 10:41
مقداری طناب در خانه هست …
می آیی تا با هم طناب بازی کنیم یا که گره اش بزنم بر سقف … ؟
23-07-2013، 10:57
ــاهـے 'یـڪـــ نفــر' چنان خیـانتے در حق ات مے ڪنـد
که تو دیگر نمی توانے به 'هیــچ ڪســے' اعتمادڪنے ..
23-07-2013، 11:09
.
هرچه “بادا باد” ؛ “تاس دل” می ریزم … یا “بـر بـاد” می روم ، یـا “از یـاد”
| |||||||||||||||||||||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|