↙ گُــفـتُـــــگــویِ آزاد نُسـ×ــخِه یِ 30 ُ نــ×ـــه ↘

[M.K.N]

ماکان تا الان 3نفر ابراز علاقه کردن من طلاق میخوام
بای

کی؟کجا؟قضیه چیه؟
طلاق؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بشین سر جات
طلاق طلاق نکن واسه من 
آسون نگرفتمت که راحت ولت کنم

[Mason]

من میرومی
کسی عکسمو می خواد بگه بفرستم براش چون دارم میرمی
ستی خوشگلم
فرید
نازی
ویدا
بهار
شیوا
ماکان
اون یک مهمان که اینجا اَلـآفه
خدافظ

[gholnar]

بابام داشت تو راهرو با قهوه راه می رفت یهو من در رو وا کردک با سرعت اومدم بیرون بابام قهوشو ریخت روی خودش الانم داره می سوزه
مهم نیس

دمت گرم *^__^*

تا حالا چن بار این کارو من با بابام کردم *^__^*

لامصب اینجا جاست

وآلا 0_0

ماکان تا الان 3نفر ابراز علاقه کردن من طلاق میخوام
بای

کی؟کجا؟قضیه چیه؟
طلاق؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

|:

طلاق ؟|:

زوده که|:

ابراز عخش ؟|:

عخش چیه ؟0_0

واویلا |:

فک کنم ازم چیزای بد بد شنیده

من آدم خوبیم ب خدا

نه..
اشتب گفتیید من چیزای خوب شنیدم ازتون ستاره ..خانوم...

 


معلومه

فدات↨♥

منم خوشوخت شودم ...
ازآشنایتون من ویدا میباشم...

*^_^*

love

[M.K.N]

[quote pid=929838 dateline=1377371677]
ماکان تا الان 3نفر ابراز علاقه کردن من طلاق میخوام
بای

آورین نداره بچه..
[/quote]
تو یکی دیگه ساکت
هرچی گفتی هیچی نگفتم ولی تو بحث بین من و شیوا حرف بزنی دهنت .......

[AmItiSe]

من میرومی
کسی عکسمو می خواد بگه بفرستم براش چون دارم میرمی
ستی خوشگلم
فرید
نازی
ویدا
بهار
شیوا
ماکان
اون یک مهمان که اینجا اَلـآفه
خدافظ

منم میرومیم دوستم *^____^*

خدافسی -_-!

[Mason]

من میرومی
کسی عکسمو می خواد بگه بفرستم براش چون دارم میرمی
ستی خوشگلم
فرید
نازی
ویدا
بهار
شیوا
ماکان
اون یک مهمان که اینجا اَلـآفه
خدافظ

منم میرومیم دوستم *^____^*

خدافسی -_-!

باهات حرف زدم بهتر شدی؟=//
دیه نمی خوای بری؟
می زنم اصفالتت می کنم اَگه از نت بری:|

[gholnar]

lok

[ЯØறдητ!c✘ G!гL]

b]تو یکی دیگه ساکت[/b]
هرچی گفتی هیچی نگفتم ولی تو بحث بین من و شیوا حرف بزنی دهنت .......
[/quote]

بیا
میگم خوبیم بهت نیومده
اگه میتونی بیا آسفالت کن..

---

بدرود
ستاره

[AmItiSe]

من میرومی
کسی عکسمو می خواد بگه بفرستم براش چون دارم میرمی
ستی خوشگلم
فرید
نازی
ویدا
بهار
شیوا
ماکان
اون یک مهمان که اینجا اَلـآفه
خدافظ

منم میرومیم دوستم *^____^*

خدافسی -_-!

باهات حرف زدم بهتر شدی؟=//
دیه نمی خوای بری؟
می زنم اصفالتت می کنم اَگه از نت بری:|

اره دستت درد نکنه *^_^*

نمی دونم هنو.. باس فکر کنم دوسی جونم ):

ماکان و ویدا ..>_<

جان من خوابم میاد خستم -_________________-!

دعوا نکین بذارین من خوب بخوابم -___-!

الان اگه دعواتون ادامه دار شه میام سی پی رو روشن می کنم این جوری نیگا می کنم ====> 0_0

میرم خدافس *^_^*

[M.K.N]

روزي شيخ و مريدان يك جا جمع بودندي و شيخ براي امتحان مريدان سوالي طراحي نمود و از آنان بپرسيد:
آيا علت پديد آمدن شب و روز را ميدانيد و از راز آفرينش با خبريد؟
مريدان نيز به يكصدا نعره زدند:آري ميدانيم
شيخ كه تعجب كرده و تحت تاثير قرار گرفته بود بر سر و سينه كوفت و نعره كنان راه بيابان را پيش گرفت!!
والا!!! همش كه نبايد مريدان خودشونو بزنن برن بيابون يه بارم شيخ بره :|