امتیاز موضوع:
  • 28 رأی - میانگین امتیازات: 4.43
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

×{♥ بُغـــض قَـَـلَــــم " نُسخـــه ی ســہ "♥ } ×

دیگری مرا میسوزاند و من ِ احمق ؛ سیگار را . . .
همین دود سفید که همیشه درون ریه من جریان دارد . . .
یادگار تمام نفرت من از توست .
نفرتی که با یاد کردن تو نصیبم میشود !
سیگار میکشم تا آرام شوم ، ولی همین سیگار هم طعم نفرت از تو گرفته . . .
خاکی خاکی ام
آنکه دنیایم بود آنچنان زمینم زد که تا آخر عمر باید خودم را بتکانم....
 سپاس شده توسط Łost Đλtλ
آگهی
انسان پدیده ای غریب است : به فتح هیمالیا می رود
به کشف اقیانوس آرام دست میابد ، به ماه و مریخ سفر می کند
تنها یک سرزمین است که هرگز تلاش نمی کند آن را کشف کند
و آن دنیای درونی وجود خود است . . .
×{♥ بُغـــض قَـَـلَــــم "  نُسخـــه ی ســہ "♥ } × 407
وقتــ‗__‗ــی گیــ‗__‗ــج میشــ‗__‗ــدم بـه کلــ‗__‗ــمات پنــ‗__‗ــاه میبــ‗__‗ــردم

امــ‗__‗ــان از امــ‗__‗ــروز کــ‗__‗ــه کلمــ‗__‗ــات خودشــ‗__‗ــان هم گیــ‗_‗ــج شــ‗__‗ــده اند ....!
دوسـت دآرم

تکیـه کلآم تـو بود !

مـن بی جهـت به اون تکیـه دآدم :|
خوب، ولی اشتباه...
 سپاس شده توسط black devil
يه رابطه مخصوص دو نفره..

ولي بعضي ادم ها..

شمارش بلد نيستن..(!)×
 ..!! I am not afraid to walk this F*cking world alone
 سپاس شده توسط parnia tajik
حـــتی اگـــَر تو تنهـــآ راهِ نجـــــاتَم باشــــی


بـه تـــو نمــی گویَم " کمکــَم کـــــــن "!!
مثل باد سرد پاییز غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید که چه آفتی به من زد
گفتم:میری؟
گفت:آره
گفتم:منم بیام؟
گفت:جایی که من میرم جای 2 نفره نه 3 نفر
گفتم:برمی گردی؟
فقط خندید.....
اشک توی چشمام حلقه زد
سرمو پایین انداختم
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد
گفت:میری؟
گفتم:آره
گفت:منم بیام؟
گفتم:جایی که من میرم جای 1 نفره نه 2 نفر
گفت:برمی گردی؟
گفتم:جایی که میرم راه برگشت نداره
من رفتم اونم رفت
ولی.......
اون مدتهاست که برگشته.....
وبا اشک چشماش
خاک مزارمو شستشو میده .
یکــــی باش بــرای یکـــــ نفــر ... نـــه یکــــ تصویر مبهــم در ذهـن صـد نفــر ...
 سپاس شده توسط Łost Đλtλ
چند ورقه مه

می‌پیچم لای روزنامه

و به پست‌خانه می‌روم

می‌خواهم این وقت صبح را


به نشانی‌ات پست کنم

نفس نفس زدن آسمان را

که پایین آمده تا روی صورت زمین

برای تو که فکر می‌کنی

فاصله‌ها را نمی‌توان برداشت
    
    ×{♥ بُغـــض قَـَـلَــــم "  نُسخـــه ی ســہ "♥ } × 407
خســته ام از تظــاهــر به ایستـــادگــی !

زور که نیســـت ...

دیگـــر نمی توانـــــم بی دلیــل بخنــدم و با لبخنـــدی 

مسخــره وانمــــود کنــــم ;

که همـــه چیز روبه راه اســت .. !

زور که نیســـت ...

" اصــلـا " دیگــر نمی خواهــم بخنـــدم !

می خواهـــم لج کنـــم ...

با خودم و با همه ی دنیـــــا !

چقــدر بگویــــــم فــردا روز دیگریـــست ولــــی بیایــد و 

مثــل هر روز باشـــد ..
خوب، ولی اشتباه...


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان