مشاعره (نسخه دوم)

[oprah vinfrey]

یار زیباروی دستنبو به دستم داد و دستم بو گرفت

وه چه دستنبو که دستم بویِ دستنبویِ دستِ او گرفت

[خخخخ]

تهمت سرمه به ان چشم سیه عین خطاست

سرمه گردیست که خیزد ز صف مژگانش

[oprah vinfrey]

شراب است عشق تو دیوانه
هر چه کهنه تر میشود
سهم شیداییم بیشتر میشود
(مهر)

[Ֆℋ£¥∂α]

درونها تیره شد باشد که از غیب
چراغی برکند خلوت نشینی

[Nυмв]

یادش همه جا هست و خودش نوش شما 
ای ننگ بر او.. مرگ بر آغوش شما ..

[oprah vinfrey]

اندیشیدن به اندیشه ات دشوار نیست
وقتی قلبت در تصاحب من است
غیر جرعت عرض اندام ندارد
(مهر)

[Nυмв]

در تمام قطارها مردم
زندگی در خیال یعنی این
آخرین کوپه هم تو را کم داشت
آرزوی محال یعنی این 

[Ֆℋ£¥∂α]

نژاد و گوهر من از محیط یکرنگیست

مرا به زور چو شبنم به رنگ و بو بستند

[Nυмв]

دهخدا تجربه ی عشق ندارد.. ورنه
معنی مرگ و جدایی به یقین هر دو یکی ست

[Jєιяαη]

تکه یخی ک عاشق ابر مذاب میشود سر قرار عاشقی همیشه اب میشود