امتیاز موضوع:
  • 25 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مشاعره (نسخه دوم)

یافت پس از صد نگه مطلب مخصوص خویش
دیده که جوینده بود عشوه‌ی ممتاز را
تیز نگاهی به بزم پرده برافکند و کرد
پرده در محتشم نرگس غماز را
آگهی
خوب نیست از قبلا کپی کنیDodgy

آنگه ستارگان سپید اشک،سوسوزدند درشب مژگانم
دیدم که دست های توچون ابری،آمدسوی صورت حیرانم
من نگویـم که مرا از قفس آزآد کنید!

قفسم برده به بآغــی و دلم شآد کنید!!

when you smile , I melt inside

دوش دیدم که ملایک درمیخانه زدند
گل آدم بسرشتندوبه پیمانه زدند
در این کویر، دم از جاودانگی نزنم
نسیم اگر بوَزد ردّ پا نمی‌ماند
درسیاهی پیش می آمد
می شکفت ازحس دستانش
شکل سرگردانی من بود
بوی غم میداد چشمانش
آگهی
شهریارا گر آئین محبت باشد 
جاودان زی که چه دنیای بهشت آئینی
یک ستاره نطفه بست
درشبنم که می نشست
روی رودیادگار
پس چرستاره آرزوکنم؟؟؟
یادمان باشداگرخاطرمان تنهاشدطلب عشق ز هر بی سروپایی نکنیمHeart
معشوق چون نقاب زرخ بر نمیکشد
هر کس حکایتی تبصور چرا کنند
چون حسن عاقبت ن برندی و زاهدیست
ان به کار خود بعنایت رها کنند
درآسمان ملول
ستاره ای می سوخت
ستاره ای می رفت
ستاره ای می مرد
یادمان باشداگرخاطرمان تنهاشدطلب عشق ز هر بی سروپایی نکنیمHeart


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان