بغض قلم ❥ ..

[امیر‌حسین]

درد دلامو گوش بده برای آخرین بار...
هیچکدوم از خاطره هات از خاطرم نرفته
فاصله منو چشات هزار تا کوه و دشته

[Đęąđ.ğïřł]

عقل گفت که دشوارتر از مردن چیست؟

عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است

[sama00]

یادگار از تو همین سوخته جانی است مرا
شعله از توست ، اگر گرم زبانی است مرا

به تماشای تن سوخته ات آمده ام
مرگ من باد که این گونه توانی است مرا

نه زخون گریه آن زخم ، گزیری ست تو را
نه از این گریه یکریز ، امانی است مرا

باورم نیست ، نگاه تو و این خاموشی؟
باز برگردش چشم تو گمانی است مرا

چه زنم لاف و رفاقت ؟ نه غمم چون غم توست
نه از آن گرم دلی هیچ نشانی است مرا

گو بسوزد تنه خشک مرا غم ، که به کف
برگ و باری نبود دیر زمانی است مرا

عرق شرم دلم بود که از چشمم ریخت!
ورنه برکشته تو گریه روا نیست مرا

[Đęąđ.ğïřł]

دلم نه عشق میخواهد نه احساسات قشنگ
نه ادعاهای بزرگ نه بزرگ های پر مدعا…
دلم یک دوست میخواهد که بشود با او حرف زد
و بعد پشیمان نشد !!!…

[امیر‌حسین]

هنوز دوست دارم  
سخت ترین کلمه ای که فقط راحت به زبون میاد?
اما قلب با گفتنش میشکنه??

[sama00]

وقت دلتنگی دلم صحرای محشر می شود
این ندیدنها برایم تلختر سر می شود

گفته بودی از نرفتنها ولی این بارهم
سینه ام از درد دوری بس مکدر می شود

سهم من از باتو بودن باز هم فرهاد من
اشک چشمی در وداعی تلخ و آخر می شود

باز می پیچد صدای گریه ام در کوی دل
از جداییها که هربارم مقدر می شود

من که دادم دین و دنیا را به چشمانت چرا
این دلم جرمی نکرده سخت کیفر می شود

آن نوازشهای شیرینت شبی با اشک و اه
در نهایت چون حکایت ثبت دفتر می شود

[امیر‌حسین]

And if you ask me why you're loving me I'll be silent for my whole lifetime.

و اگه ازم بپرسی که چرا دوستت دارم اندازه یه عمر ساکت میشم.

[Đęąđ.ğïřł]

قصدجانم کرده ای
جانم فدای قصدتو

[sama00]

ز تمام بودنی ها؛ تو همین از آن من باش
که به غیر با تو بودن، دلم آرزو ندارد...

[Đęąđ.ğïřł]

دردم از یار است ودرمان نیز هم
دل فدای او شد وجان نیز هم