گفتگوی آزاد نسخه 316

[ⓢⓘⓛⓔⓝⓒⓔ]

هزینه ها داره میره بالا ._.

[Đęąđ.ğïřł]

برا وقتایی ک اِس بازی میکنیم باهم مناسبه فقد <:
من استفاده بهینه میکنم ازش نگران نباش

اره وقتی که اس میدی و من لباسایی که برام خریدی رو وقتی دارم به مامانم تو خونه تکونی کمک میکنم رو پوشیدم خیلی عاشقانه میشه

کد بانویِ کی بودی تو لعنتی ..
(:

دیگه چی کارکنم تو وقتی کفش ملتو واکس میزنی منم برا تشکر باید کدبانو باشم

مرسی ک شرایطمو درک میکنی و از کادوی ولنتاین میگذری بخاطر بحران مالیمون، کدبانوی من <:

اخه اصرارای تو باعث شد قبول کنم تو که منو میشناسی هیچ وقت رو حرفت حرف نیاوردم خودت از اول پیشنهاد دادی ردش برا سخته درکم کن

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

بااین وضع رو نوکیا حساب باز کن

هرچه از یار رسد نیکوست

البته گوشی مثل پازله اخه افتاد خیلی ببخشید افتاد تو فاضلاب وقتی فاضلاب کش اومد در اورد مجبور شدم بشورمش تیکه هاشو جدا کردم و سشوار کشیدم
کار میکنه خیالت راحت

برا وقتایی ک اِس بازی میکنیم باهم مناسبه فقد <:
من استفاده بهینه میکنم ازش نگران نباش

---

از آسمون داره میاد یه دسته حوری * پشت سر هم |:

شنیدم واسه همشونم میخوای کادو بخری :V
من و مامان و تو اولویت بذار فقط :>

تأتر  ی ملیون من ....
جُمله بساز <:

تاتر پول نداره روش حساب اونجوری باز نکن :V
ولنتاینو تو باید بخری :^

دُخترِ بَدِ سینمای ایران مزاح میکنه دیگه :V
بیا اُ از جورج کلونی اسکی برو بهم پول بده بخاطر اینکه در کنارتم [:

[-Demoniac-]

هزینه ها داره میره بالا ._.

باید سر کیسه رو شل کنه :>
قراره همه هزینه ها برا ما بشه :V

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

اره وقتی که اس میدی و من لباسایی که برام خریدی رو وقتی دارم به مامانم تو خونه تکونی کمک میکنم رو پوشیدم خیلی عاشقانه میشه

کد بانویِ کی بودی تو لعنتی ..
(:

دیگه چی کارکنم تو وقتی کفش ملتو واکس میزنی منم برا تشکر باید کدبانو باشم

مرسی ک شرایطمو درک میکنی و از کادوی ولنتاین میگذری بخاطر بحران مالیمون، کدبانوی من <:

اخه اصرارای تو باعث شد قبول کنم تو که منو میشناسی هیچ وقت رو حرفت حرف نیاوردم  خودت از اول پیشنهاد دادی ردش برا سخته درکم کن

بیب بیب شب بخیر <:

[_Lσѕт_]

._. اي بابا

[Đęąđ.ğïřł]

کد بانویِ کی بودی تو لعنتی ..
(:

دیگه چی کارکنم تو وقتی کفش ملتو واکس میزنی منم برا تشکر باید کدبانو باشم

مرسی ک شرایطمو درک میکنی و از کادوی ولنتاین میگذری بخاطر بحران مالیمون، کدبانوی من <:

اخه اصرارای تو باعث شد قبول کنم تو که منو میشناسی هیچ وقت رو حرفت حرف نیاوردم  خودت از اول پیشنهاد دادی ردش برا سخته درکم کن

بیب بیب شب بخیر <:

شب بخیر.... منتظرخبرت هستم

[Mïņ̃†êR]

هزینه ها داره میره بالا ._.

مبحث هارو فشرده برای من بگو حوصله ندارم بخونم

[Đęąđ.ğïřł]

شبتون بخیر

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

ملیکاع، هلیا، الهه، یادِ نسترنُ بیتا، از دستِ شما چ کنم 
وای وای وای وای |:
:V