گفتگوی آزاد نسخه 325

[❤nila❤]

مرسی تو خوبی فاطی؟

قربانت  

---

اوووم روز دختر منو شقایق بریم بیرون مهمون زهرا هاهاها  

باز شروع شد:/
خو شما ک میدونید من قبول نمیکنم چرا هی میگین شما خودتونو تیکه تیکه کنین من مهمون شمام نه بالعکسش

---

خب یک موضوع درست حسابی بندازین وسط هنو عمه فاطمه گیر نداده

عمه فاطمه کیه ؟

عمه ی تو
مامان من
دخترِ...بگم؟

چشه مگه بابابزرگم اسمش قدرتهههه دیگه زنش هم ماه بانو

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

زهرا باید پول بیاری وسط*.*

من نمیدونم چرا مامانم هنو گیر نداده قصد رفتن کنم یا منتظرش باشم؟(حرف پول بشه میرما)

[❤nila❤]

خوب چی بخوریم و کجا بریم شقایق با پول زهرا ؟

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

من نگفتم ی چیش هس ک :/ گفتم آمارمونو در نیارن بزنن تو نت بیان ترورمون کنن بس ک خانواده ی نفوذی هستیم

[Đęąđ.ğïřł]

زهرا باید پول بیاری وسط*.*

من نمیدونم چرا مامانم هنو گیر نداده قصد رفتن کنم یا منتظرش باشم؟(حرف پول بشه میرما)

مامانت منتظره تو پول خرج کنیD:

[❤nila❤]

من نگفتم ی چیش هس ک :/ گفتم آمارمونو در نیارن بزنن تو نت بیان ترورمون کنن بس ک خانواده ی نفوذی هستیم  

بگو ماشالله

[Đęąđ.ğïřł]

خوب چی بخوریم و کجا بریم شقایق با پول زهرا ؟

دریا ناهار من پیتزا مخلوط میخورم

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

کی مامان من؟...حالا ک فکر میکنم مامانم دست و دلبازه..من ب کی رفتم؟
+
چشم نخوریم ایشاللا*.*

[Đęąđ.ğïřł]

تو کلاخاصی نظیرت هیچ جانیسD;

[ⓩⓐⓗⓡⓐ]

تو کلاخاصی نظیرت هیچ جانیسD;

اصلا میبینی چ نیمه ای داری حرف نداره اخه کوجای دنیا همچین زهرایی میخای پیدا کنی تو شقایق!!
اوی فاطی دختر عمه ی ب این گلی رو از کوجا پیدا کردی تکه تککک!!
زهرا متکبر میشود-قسمت اول-هم اکنون در سراسر ایران