10-03-2019، 14:11
به عشقِ خودت ، اولاشو نمیگم
اولاش جوونی بود
ولی الآن دیگه همش به عشقِ خودته
به عشقِ خودت ، نه لندن نه آریزونا
پاک عینِ آبی زُلال
هر کارکنی باز برمیگردم ، من اصاٌ از این آویزونام
من اصاٌ از این آویزونام ، من اصاٌ از این آویزونام
شب تاریکه اما شمع داری ، گل میزنم عینِ شمسایی
بگو من چندتایین ؟ ، تنها میام هر چندتایین
مگه چند تا ازم داری ، منو دَرار از انباری
منو دَرار از انباری ، منو دَرار از انباری
به عشقِ خودش که ایرانه ماست ، میپوشم عینِ نینجا لباس
یا لخت وا میستم جلو یه لشکر ، اینجا جایِ دیوانه هاست
اینجا جایِ بیگانه نی ، چون ایرانِ تو نی ایرانِ ماست
رفتن کارِ بی مایه هاست ، رفتن کارِ بی *ایه هاست
به عشقِ خودت ، کوهِ بزرگو أ جا میکَنم
این مشکلات امروز هستن و فردا بیشترن
تووی بازی غول آخرو هر بار میبرم
از اوناش نیستم که همش دَرجا میزنن
من اگه همه ولم کنن تنها شیر ترم ، صد تا زیر پَرم
هی عرق ریختن ، فکرامو رویِ ورق میخ کرد
من پُرم از هدف بی شک ، به عشقِ خودت با دنیا طرف میشم
قول میدم اونقد بزرگ شم ، تا کوچیک شه فَلَک پیشم
ایران یعنی رگم ریشه ــَم ، ایران یعنی تَنم ریشم
من به عشقِ تو خودمـــو ، عوض میکنم
تا ازت دور میشم بدجوری عطرتـــو ، هوس میکنم
من به عشقِ تو میدونی که ، فقط میدوئم
پشتِ تو اونایی که حرف میزنن غلط میکنن
به عشقِ خودت میگذرم از خودم حتی
بهم بگو بلند رواز من رُکَن حرفام ، هر چی میدن هُلم سَرپام
همه اونایی که خُلن تنهان ، فُلَن هر کادر ، بدید به اونا که پُرن پَر بال
از جامعه هنرمندا یا هر کی جایی داره شُهرت الآن
به عشقِ خودت ، فهمیدم عشق یعنی آب و خاک
فهمیدم یعنی بری راهو پاک ، صاف وایسی و نشی آش و لاش
داستان نشه همون آش و جاش ، غفلت نکن الآن پاوش دآش
حسرت یعنی ای کاش و کاش ، هی هاج و واج
به عشقِ خودش که ایرانه ماست ، میپوشم عینِ نینجا لباس
یا لخت وا میستم جلو یه لشکر ، اینجا جایِ دیوانه هاست
اینجا جایِ بیگانه نی ، چون ایرانِ تو نی ایرانِ ماست
رفتن کارِ بی مایه هاست ، رفتن کارِ بی چاره هاست
من به عشقِ تو خودمـــو ، عوض میکنم
تا ازت دور میشم بدجوری عطرتـــو ، هوس میکنم
من به عشقِ تو میدونی که ، فقط میدوئم
پشتِ تو اونایی که حرف میزنن غلط میکنن
هر بی مایه ای بی پول نیست ، بعضیا ریشه ندارن
هر بیچاره ای هم بدبخت نیست ، بعضیا چاره ندارن