امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عاشقانه_رمانتیک

#1
Subarrow 
یواش تر برو مـن می ترسم عنوان داستان عاشقانه اي اسـت کـه امروز برای طرفداران احساس دراین پست قرار داده ایم.



زن و شوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می‌راندند. آن ها از صمیم قلب یک دیگر را دوست داشتند.



زن جوان: ‘یواشتر برو مـن میترسم’ مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره!



زن جوان: ‘خواهش میکنم، مـن خیلی میترسم.’ مردجوان: ‘خوب، اما اول باید بگی دوستم داری!’



زن جوان: ‘دوستت دارم، حالا میشه یواشتر برونی؟’ مرد جوان: ‘مرا محکم بگیر’



زن جوان: ‘خوب، حالا میشه یواشتر؟’ مرد جوان: ‘باشه، بـه شرط این‌کـه کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، آخه نمی‌تونم آسان برونم، اذیتم می‌کنه.’

**



روزبعد روزنامه‌ها نوشتند برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید. دراین سانحه کـه بـه دلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت.



مرد از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون این‌کـه زن را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خودرا بر سر او گذاشت و خواست برای آخرینبار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند و این اسـت عشق واقعی
☆هیچ مخدری مثل احترام بیش از حد...
                               توهم زا نیست ...♡


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16332835215615 ♡
پاسخ
 سپاس شده توسط _Strawberry_
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان