گفتگوی آزاد | نسخه ۴۶۴

[моои]

چه مدرسه جالبی ._.
ما رو خفه کرده بودن ک

برا ما هم اونطوری بود قانونش، از بعدِ کرونا گیر نمیدن
وگرنه قبلا زنده مون نمیذاشتن

عه پس صفا باشه

ما یبار با اجازه مدیر دو ، سه تا از بچه ها برا روز معلم گوشی آوردن ناظم بعد از شستشوی حسابی آنها با وایتکس و تماس گرفتن با خانواده هایشان و تا مرز اخراج کردن پیش رفت._.

[THEDARKNESS]

چه مدرسه جالبی ._.
ما رو خفه کرده بودن ک

برا ما هم اونطوری بود قانونش، از بعدِ کرونا گیر نمیدن
وگرنه قبلا زنده مون نمیذاشتن

---

به هر حال هر داستانی یه روز یه پایان خودش میرسه.
اینم پایان ماست

اینقدر منو نخندون لعنتی ، الان پرتم میکنه بیرون

راست میگی حواسم نبود شر کلاسی برو برو منم برم

[Ɗєя_Mσηɗ]

عه پس صفا باشه

ما یبار با اجازه مدیر دو ، سه تا از بچه ها برا روز معلم گوشی آوردن ناظم بعد از شستشوی حسابی آنها با وایتکس و تماس گرفتن با خانواده هایشان و تا مرز اخراج کردن پیش رفت._.

نوکرم xD
واییی اون مواقع آدم چه فشاری میکشه. منم تجربه کردم -_-
رفته بودیم اردو ، یواشکی برا رفیقم تولد گرفته بودم، نیاز بود هماهنگ کنم کی کیک بیارن و اینا ، عکس هم که به کناار
معلم پرورشی دید ازم گرفت، مجبور شدم کل قضیه رو لو بدم تا بهم بده گوشیو .. سورپرایزم به فنا رفت *چاقو*

راست میگی حواسم نبود شر کلاسی برو برو منم برم

خودشم با یه قیافه ای اومده تو کلاس انگار مجبوره بیاد درس بده  
ایح ایح

[моои]

عه پس صفا باشه

ما یبار با اجازه مدیر دو ، سه تا از بچه ها برا روز معلم گوشی آوردن ناظم بعد از شستشوی حسابی آنها با وایتکس و تماس گرفتن با خانواده هایشان و تا مرز اخراج کردن پیش رفت._.

نوکرم xD
واییی اون مواقع آدم چه فشاری میکشه. منم تجربه کردم -_-
رفته بودیم اردو ، یواشکی برا رفیقم تولد گرفته بودم، نیاز بود هماهنگ کنم کی کیک بیارن و اینا ، عکس هم که به کناار
معلم پرورشی دید ازم گرفت، مجبور شدم کل قضیه رو لو بدم تا بهم بده گوشیو .. سورپرایزم به فنا رفت *چاقو*

راست میگی حواسم نبود شر کلاسی برو برو منم برم

خودشم با یه قیافه ای اومده تو کلاس انگار مجبوره بیاد درس بده  
ایح ایح

اه خیلی رو اعصاب بودن خداروشکر تموم شدن اون روزای کوفتی
+
مزاحمت نمیشم سر کلاسی خداحافظ

[THEDARKNESS]

عه پس صفا باشه

ما یبار با اجازه مدیر دو ، سه تا از بچه ها برا روز معلم گوشی آوردن ناظم بعد از شستشوی حسابی آنها با وایتکس و تماس گرفتن با خانواده هایشان و تا مرز اخراج کردن پیش رفت._.

نوکرم xD
واییی اون مواقع آدم چه فشاری میکشه. منم تجربه کردم -_-
رفته بودیم اردو ، یواشکی برا رفیقم تولد گرفته بودم، نیاز بود هماهنگ کنم کی کیک بیارن و اینا ، عکس هم که به کناار
معلم پرورشی دید ازم گرفت، مجبور شدم کل قضیه رو لو بدم تا بهم بده گوشیو .. سورپرایزم به فنا رفت *چاقو*

راست میگی حواسم نبود شر کلاسی برو برو منم برم

خودشم با یه قیافه ای اومده تو کلاس انگار مجبوره بیاد درس بده  
ایح ایح

شما خوبید من پارسال یه بار سر کلاس تنها دانش اموز بودم هیچکس نیومده بود فقط من حضوری رفتم . اونجا باید قیافه معلمارو میدیدی.

[Ɗєя_Mσηɗ]

اه خیلی رو اعصاب بودن خداروشکر تموم شدن اون روزای کوفتی
+
مزاحمت نمیشم سر کلاسی خداحافظ

فعلا گل قشنگم ♡

---

خودشم با یه قیافه ای اومده تو کلاس انگار مجبوره بیاد درس بده  
ایح ایح

شما خوبید من پارسال یه بار سر کلاس تنها دانش اموز بودم هیچکس نیومده بود فقط من حضوری رفتم . اونجا باید قیافه معلمارو میدیدی.

ببین قشنگ معلومه تو از اونایی بودی که میگه نمیرم، بعد میرهههههههه

[THEDARKNESS]

اه خیلی رو اعصاب بودن خداروشکر تموم شدن اون روزای کوفتی
+
مزاحمت نمیشم سر کلاسی خداحافظ

فعلا گل قشنگم ♡

---

شما خوبید من پارسال یه بار سر کلاس تنها دانش اموز بودم هیچکس نیومده بود فقط من حضوری رفتم . اونجا باید قیافه معلمارو میدیدی.

ببین قشنگ معلومه تو از اونایی بودی که میگه نمیرم، بعد میرهههههههه

من گفتم نمیرم همه پیام دادن گفتن ما میریم گفتم خب اگه همتون میرین منم میام گفتن باشه پس خیر سرمون ۱۲ نفر قرار بود بریم. بعد فقط من رفتم ولی خب برای زنگ ریاضی ۴ نفر دیگه اومدن.
من کلا سر نرفتن مدرسه خیلی پایه بودن. یازدهم قبل کرونا بیاد هماهنگ کردیم بین تعطیلی رو نریم بعد همه گفتن نمیایم. کلا ۵ نفر نرفته بودن ۲۰ نفر رفته بودن اونام درس داده بودن.

[מַברִיק]

نه ایران  اینطوری نی ولی من ایران نیسم

رفتی دیگه؟

---

پ لابد کار ممد رضاس ^^ (شهید )  :|

چرا وقتی هیچ کس ندیده الکی بهت میگن زیبا همش؟

اشتباه نگفتن :]
حتما با قلبش منو دیده :}

---

پ لابد کار ممد رضاس ^^ (شهید )  :|

بچه های بدی شدن دیگه
هی سوال میپرسن

چجوری و درمورد چی سوال پرسیدن مهمه

---

کووجا گذاشتیش :|

---

 

---

مهسایی تو چقد خابت میومد ک مقنعتو برعکس پوشیدی ، ب من بگو خطای دید بود  

تو تایپک دوران کودکی شما و مدیران فلشخور منتها خیلی وقته برداشتمش

اهااا ، یک عدد زشت با چال گونه و چشای نعبلکی دیدن

---

@моои
هوا هوای دو نفرس بیااااااا دیدی؟ دو روزه، ی سره داره میباره، خیلی خیلی گشنگه

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

خرید آنلاین و قیمت باتری گوشی سامسونگ و مشخصات انواع باتری گوشی از برندهای معتبر سازنده‌ی موبایل با قیمت فوق العاده در فروشگاه اینترنتی دنیای باتری

اين چي ميگه

دم در فلشخورم بايد يكي روبذاريم ارشاد كنه به زبون خودموني/:

[моои]

رفتی دیگه؟

---

چرا وقتی هیچ کس ندیده الکی بهت میگن زیبا همش؟

اشتباه نگفتن :]
حتما با قلبش منو دیده :}  

---

بچه های بدی شدن دیگه
هی سوال میپرسن

چجوری و درمورد چی سوال پرسیدن مهمه

---

تو تایپک دوران کودکی شما و مدیران فلشخور منتها خیلی وقته برداشتمش

اهااا  ، یک عدد زشت با چال گونه و چشای نعبلکی دیدن  

---

@моои
هوا هوای دو نفرس بیااااااا  دیدی؟ دو روزه، ی سره داره میباره، خیلی خیلی گشنگه  

زهرمار چشای من نعلبکیه؟._.
بعدشم نمیدونم من بچگی چال داشتم؟
+
طرف ما فقط نصف شبا میباره خیلی کم 
شانسو میبینی تو رو خدا؟:/