17-05-2012، 19:40
چشمهای من دو آیینه :
برجهان بیکران بازند
گوشهای من دو دریاچه:
برسخنهای روان بازند.
***********
پای من از خاک تا خورشید
میرود از نور آسانتر؛
تا به دست ِ من چراغ ماه
برزمین تابَد فروزان تر
***********
سیبِ سرخ آرزوها را
از درخت علم می چینم ؛
هرچه را با چشم نتوان دید
با نگاه علم می بینم
***********
صاحبِ اندیشه ام ، یعنی
پاسدارِ نام انسانم ؛
با همین اندیشۀ تنها
بهترین مخلوقِ یزدانم
برجهان بیکران بازند
گوشهای من دو دریاچه:
برسخنهای روان بازند.
***********
پای من از خاک تا خورشید
میرود از نور آسانتر؛
تا به دست ِ من چراغ ماه
برزمین تابَد فروزان تر
***********
سیبِ سرخ آرزوها را
از درخت علم می چینم ؛
هرچه را با چشم نتوان دید
با نگاه علم می بینم
***********
صاحبِ اندیشه ام ، یعنی
پاسدارِ نام انسانم ؛
با همین اندیشۀ تنها
بهترین مخلوقِ یزدانم