اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

جنایات شاه اسمائیل

#1
واپسین نگاشته ی پرثوه توهمات شاه اسماعیل بود , پیش از آن هم در آدم خواری در دوران صفویه به او اشاره کرده بودم . با خودم گفتم حالا که شاه اسماعیل را دراز کرده ایم و به کارنامه ی سیاهش رسیدگی می کنیم ننگین ترین برگ آن را از قلم نیاندازیم و به شکنجه هایی که برای ترساندن مردم و برخورد با مخالفانش ابداع و اجرا می کرده هم بپردازیم .
شکنجه ها و اذیت و آزاری که به دستور شاه اسماعیل صفوی به مردم و مخالفان داده می شد هم جگر سوز و دلخراش هستند , هم باورنکردنی . اگر احساس می کنید که دانستنش آزارتان خواهد داد نوشته را نخوانید . به هر حال در گذشته هم گفته ام , لطفا به من خشم نگیرید , که تاریخ را با خون نوشته اند .
شاه اسماعیل که در سنین نوجوانی شاه شده بود و بر اساس آنچه که پیش از این به آن پرداختیم بسیار هم توهم زده و متکبر بود احساس کرده بود که رسالت گسترش مذهب به شانه ی او گذاشته شده و وظیفه دارد که جایگزین ائمه و پیامبر باشد .
پس تمام نیرویش را برای گسترش اعتقادش گذاشت و البته از هیچ خشونت و توحشی هم در این راه کوتاهی نکرد . به هر حال خودش را برگزیده و مورد توجه خدا و ائمه می دانست و احساس می کرد آزاد است هرکار دلش می خواهد بکند .
لطفا به ادامه ی مطلب بروید .
شاه اسماعیل گروهی اراذل و اوباش را گرد هم جمع کرده بود که به نام تبرائیان معروف بودند و اینان ابزار گسترش وحشت در میان مردم بودند . گویا جز ولگردی و تجاوز و غارت و لواط و میگساری کار دیگری نداشتند و هر زمان که لازم بود احضار شده و به وحشیانه ترین شکل ممکن کس یا کسانی را شکنجه کرده و می کشتند تا همگان بدانند هرچه که دستگاه حکومتی بخواهد باید همان شود .
پس از فتح تبریز شاه اسماعیل دستور داد همه ی مردم شهر “مذهب باطل و منسوخ” خود را کنار گذاشته و به تشیع بگروند و در مقابل یکی از بزرگان که نصیحت کرده بود که به مردم برای اعتقادشان فشار نیاورد , وگرنه ممکن است که با شورش مواجه شود پاسخ داد : “ مرا به این کار واداشته اند. خدای عالم و همۀ ائمۀ معصومین همراه من اند. من از هیچکس باک ندارم. به توفیق الله تعالی اگر رعیت حرفی بگویند شمشیر میکشم و یک تن را زنده نمیگذارم ”
بر اساس متون قدیمی در تبریز ۲۰ هزار مرد را کشتند و مساجد اهل سنت را یا تخریب و یا تبدیل به طویله شان کردند . برای نمایش پیروزی و تسلط به تبریز ۱۲ نفر جوان زیبا روی تبریزی را انتخاب کرده و به دربار بردند و شاه به همه شان تجاوز کرد . شکم زنان باردار دریده می شد و جنین شان به جرم کافر بودن کشته می شد .
در اردبیل هرکس را که به تغییر مذهبش راضی نمی شد به همراه همه ی اعضای خانواده در درون خانه اش به آتش می کشیدند و در طبس و چند شهر دیگر به همین روال قتل عام کردند تا همه ناچار باشند به تغییر مذهب تظاهر کنند .
کمی هم به شکنجه های رایج در آن دوران بپردازیم :
یکی از بنام ترین شکنجه ها زنده زنده خورده شدن افراد بود که گویا ترتیب مشخصی هم داشته , نخست گوشها با دندان کنده می شدند و سپس بینی و پس از آن بازوها و رانها و این عمل کلا بدون دخالت ابزار و فقط به کمک پنجه و دندان انجام می شد ( که شرح کوتاهش در نوشتار آدم خواری در دوران صفویه رفت )
یکی دیگر از شکنجه ها این بود که زن یا دختر فرد مورد نظر را در برابر دیدگانش بر پشت ماده خری می بستند و ترتیبی داده می شد که خر نری به وی تجاوز کند .
یک شکنجه ی دیگر بر روی نیزه نشاندن دختر خانواده بود برای فشار آوردن بر پدرش . نیزه را از نشیمن گاه وارد کرده و تا بالا در بدنش فرو می کردند و آن را همچون میله ی پرچم در زمین می کاشتند .
زنده سوزاندن افراد هم تجربه ای بود که بارها تکرار شده بود .
شاهکار دیگر اینکه پوست بدن قربانی را با یک جسم برنده خراش می دادند وشیره ی خرما بر آن می مالیدند و در یک صندوق انداخته و صندوق را با مورچه می انباشتند . مورچه ها به هوای خوردن شیره ها گوشت تن قربانی را ذره ذره می جویدند و باعث می شدند که فرد قربانی از خونریزی و عفونت و خورده شدن بدنش با زجر زیاد در طی چندین روز به آهستگی بمیرد .
شمع آجین کردن یکی دیگر از روشهای شکنجه بود . سرتا پای قربانی را شمع یا قیر مذاب می ریختند و او را زیر آفتاب می انداختند تا زخمها و سوختگیهایش عفونت کرده و آهسته آهسته بدنش کرم بگذارد و مرگی فرسایش با رنجی دور از ذهن برایش رقم بخورد .
افتخار دیگر برای صفویه این بود که یک مفتول تیز را از پوست کمر وارد بدن فرد کرده و از پوست پشت گردنش بیرون می آوردند و مانند گوسفند او را بر آتش کباب می کرده و می خورده اند .
پوست کندن مخالفان هم یکی دیگر از این امور بود , قربانی نگون بخت را زنده زنده پوست می کندند و پوستش را از کاه می انباشتند .
در کنار چیگین ها که گروه آدم خواران دربار صفوی بودند گروهی سگ آدم خوار هم نگهداری می شدند که از آنها هم گهگداری استفاده می شد .
زنده در روغن یا آب جوش انداختن قربانی هم مرسوم بود . ریختن قیر یا سرب داغ در گلو و برکندن زبان و چشم هم که دیگر عادی محسوب می شد .
یکی دیگر از ابداعات این جماعت ریختن باروت در لباس قربانی و منفجر کردن آن بود .
همانطور که می بینید تنوع و گوناگونی قابل توجهی در امر شکنجه در دربار صفوی وجود داشته که بیانگر شدت علاقه ی شاه و اطرافیانش به این امر بوده است . نکته ی جالب توجه این است که همه ی این جنایات به نام خدا و با بهانه ی گسترش مذهب و اعتقاد انجام می شده اند و مرتکبین آنها خود را مردان خدا و اهالی بهشت می دانسته اند .
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
جنایات شاه اسمائیل - best~boy - 20-05-2012، 6:53


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان