01-12-2011، 10:25
یک داستان واقعی از جنگ جهانی اول و ناقوس
یک کلیسا در فرانسه که بر بالای آن مجسمه حضرت مریم وجود داشت درست در وسط خطوط جنگ بین آلمان و انگلیس قرار گرفت
با هر توپی که شلیک می شد طبیعتا به علت شدت آن توپ ناقوس به صدا در می آمد تا این که سرانجام دو طرف به خاطر وجود تک تیرانداز های دو طرف مجبور به زدن مجسمه شدند
مجسمه افتاد ولی پایه آن همچنان به سر کلیسا وصل بود یعنی روی زمین نیفتاده بود بلکه به حالتی 90 درجه روی سقف کلیسا ایستاده بود
شایعه ای در میان سربازن رواج یافت که هرکس مجسمه را بیاندازد بازنده جنگ خواهد بود واین انگلیسی ها بودند که مجسمه را با شلیک توپ به زیر افکندند و آلمانی ها فریاد زدند:خداحافظ انگلیسی ها!
اما طولی نکشید که آلمانی ها جنگ را باختند
نکته:انگلیسی ها چرا مجسمه را انداختند؟
جواب:جنس مجسمه از آهن بود و انگلیسی ها آن را برداشته و ذوب کرده و از آن تسلیحات ساختند
عجب آدم های کلک بازی


بعد از جنگ هم دوباره مردم آن منطقه پول جمع کردند از آن مجسمه یکی ساختند و دوباره وصل کردند سر جایش
یک کلیسا در فرانسه که بر بالای آن مجسمه حضرت مریم وجود داشت درست در وسط خطوط جنگ بین آلمان و انگلیس قرار گرفت
با هر توپی که شلیک می شد طبیعتا به علت شدت آن توپ ناقوس به صدا در می آمد تا این که سرانجام دو طرف به خاطر وجود تک تیرانداز های دو طرف مجبور به زدن مجسمه شدند
مجسمه افتاد ولی پایه آن همچنان به سر کلیسا وصل بود یعنی روی زمین نیفتاده بود بلکه به حالتی 90 درجه روی سقف کلیسا ایستاده بود
شایعه ای در میان سربازن رواج یافت که هرکس مجسمه را بیاندازد بازنده جنگ خواهد بود واین انگلیسی ها بودند که مجسمه را با شلیک توپ به زیر افکندند و آلمانی ها فریاد زدند:خداحافظ انگلیسی ها!
اما طولی نکشید که آلمانی ها جنگ را باختند
نکته:انگلیسی ها چرا مجسمه را انداختند؟
جواب:جنس مجسمه از آهن بود و انگلیسی ها آن را برداشته و ذوب کرده و از آن تسلیحات ساختند
عجب آدم های کلک بازی



بعد از جنگ هم دوباره مردم آن منطقه پول جمع کردند از آن مجسمه یکی ساختند و دوباره وصل کردند سر جایش