22-09-2013، 9:02
شیش هفت سالم که بود به شدت تحت تاثیر فیلمای قدیمی بودم در حدی که وقتی موهام یکم بلند میشد ور میداشتم یکمیشو قیچی میکردم(موهام به شدت فرفری بود)بعد با این چسب ماتیکیا می چسپوندم به زیر بغل و سینه م=)
یه شلوار کردیم می پوشیدم با یه دونه از این رکابیها که یغه ش دو سانت با نافت فاصله داره بعدش می رفتم جلو تی وی می شستم اخبار نیگا میکردم یا روزنامه ورق میزدم لامصب حس مردونگی که بهم دست میدادو بهروز وثوق تو فیلم قیصر نداشت*-*
یه بار تو همین حالت به شدت جوگیر شدم صدامو انداختم تو سرمو به مامانم گفتم ضییفه پاشو یه لیوان ع*سگی (فقط تو فیلما شنیده بودم به غران فک میکردم یه چیزی مثه عرق بیدمشکه)وردار بیار گلمون خوشکید!!!
چشتون روز بد نبینه چنان کتکی خوردم که تا یه ماه هرکی می دید فک میکرد پیکان از روم رد شده O_*
تازه موهامم از ته زد
مامان بی جنبه ست ما داریم!؟!؟!؟
یه شلوار کردیم می پوشیدم با یه دونه از این رکابیها که یغه ش دو سانت با نافت فاصله داره بعدش می رفتم جلو تی وی می شستم اخبار نیگا میکردم یا روزنامه ورق میزدم لامصب حس مردونگی که بهم دست میدادو بهروز وثوق تو فیلم قیصر نداشت*-*
یه بار تو همین حالت به شدت جوگیر شدم صدامو انداختم تو سرمو به مامانم گفتم ضییفه پاشو یه لیوان ع*سگی (فقط تو فیلما شنیده بودم به غران فک میکردم یه چیزی مثه عرق بیدمشکه)وردار بیار گلمون خوشکید!!!
چشتون روز بد نبینه چنان کتکی خوردم که تا یه ماه هرکی می دید فک میکرد پیکان از روم رد شده O_*
تازه موهامم از ته زد

مامان بی جنبه ست ما داریم!؟!؟!؟