<×گُــفـتـــــــ×ــــگـوے آزاد نــ×ــسخه پـَـنجـ~ــآهُ בפּ ×>

[Mason]

شیوا یه چی بگم از خنده جان به جان آفرین تسلیم میکنی :|
(البته خدا نکنه)

جانم چی شدِ؟

این پسرِ هست(mfire44) اومده بود به من میگفت تپل


ولی خوشم اومد بچه ها خوب قهوه ایش کردن-__-
نقش اصلی رو هم ندا داشت :|

وااااای ^___^
داش ماکان نگو ذوق مرگ شدم ^___^
برا اولین بار تو عمرم تو یه چیزی نقش اول رو داشتم ^___^

یه دونه ای آبجی(;

مرسی ^___^
خودتم یه دونه این با شیوا ^___^
من باید برم بخوابم ):
):
بای ):