01-06-2012، 8:52
(آخرین ویرایش در این ارسال: 01-06-2012، 8:56، توسط frozen✘girl.)
دیگر از فاصله ها نمیهراسم برو
دیگر از عشق دم نمیزنم برو
دیگر دنبال تکیه گاه نمی گردم برو
دیگر همبازی برای عروسکهایم نمی خواهم برو
دیگر گلدان ترک خورده ی دلم را عوض نخواهم کرد برو
دیگر مرگ باور پذیر شده برایم
کابوس مرگ آزارم نمیدهد برو
دیگر انتظار آمدنت را نمیکشم برو
دیگر برای ماندنت التماس نمی کنم برو
برای تو چه فرق میکند حال و روز من
دیگر حال تو را نمی پرسم برو
دیگر شبها به یادت ترانه نمی خوانم برو
نمی دانی انگار نمی خوانی از چشمانم برو
دلم مگر سر راهیست که اینگونه زیر پایت له میکنی آنرا
برو فقط برو
برای همیشه از دلم برو
رد پایی باقی نگذار فقط برو
بگذار کمی آرام گیرم
بگذار به درد خودم بمیرم فقط برو
من و تو بی حساب شدیم
من رفته ام سالهاست رفته ام تو هم جان هرکه دوست داری برو....
دیگر از عشق دم نمیزنم برو
دیگر دنبال تکیه گاه نمی گردم برو
دیگر همبازی برای عروسکهایم نمی خواهم برو
دیگر گلدان ترک خورده ی دلم را عوض نخواهم کرد برو
دیگر مرگ باور پذیر شده برایم
کابوس مرگ آزارم نمیدهد برو
دیگر انتظار آمدنت را نمیکشم برو
دیگر برای ماندنت التماس نمی کنم برو
برای تو چه فرق میکند حال و روز من
دیگر حال تو را نمی پرسم برو
دیگر شبها به یادت ترانه نمی خوانم برو
نمی دانی انگار نمی خوانی از چشمانم برو
دلم مگر سر راهیست که اینگونه زیر پایت له میکنی آنرا
برو فقط برو
برای همیشه از دلم برو
رد پایی باقی نگذار فقط برو
بگذار کمی آرام گیرم
بگذار به درد خودم بمیرم فقط برو
من و تو بی حساب شدیم
من رفته ام سالهاست رفته ام تو هم جان هرکه دوست داری برو....