دوستم موتورشو براداشته بود ماهم تحت تاثیر وسوسه های شیطان رانده شده قرار گرفتیم
رفتیم افتادیم پوست دستم رفت
یه بار هم ماشین بابامو داشتم جا به جا میکردم حواسم به پرنده های روی سیم برق رفت خوردم به ستون
البته ماشین چیزیش نشد
رفتیم افتادیم پوست دستم رفت

یه بار هم ماشین بابامو داشتم جا به جا میکردم حواسم به پرنده های روی سیم برق رفت خوردم به ستون

البته ماشین چیزیش نشد
