12-10-2013، 21:10
نقل قول: نه فرید ، هستی دوس پسرشو آورد جلو دره مدرسه!:|
منو آیدا و صدف میدونسیم ...
زینب دید ، رفت لُو داد!-_-
بعد مدیرمون فکر کرد مالِ منه!0_0
بعد داد این پسره مالِ کیه؟!
من گفتم واااا .. مگه اشیا هس که صاب داشته باشه!0_0
گفت ها پس مالِ خودته !!! :|
منم گفتم هاع؟!0_0
به من میخوره؟!0_0
صدف زورش گرفت گفت نه مال هستی هس ...
و هستی اخراج شد!-_-
چه نامردن این ناظم ها و مدیرای مدرسه دخترونه ها!
ناظم گوشی منو سال پیش گرفته + گوشی یه سری از بچه ها دیگه. بهش گفتیم اقا گوشی ما که نه فیلم میگیره نه چیزی نشون میده. بدید که بریم خونه. برگشت با خنده گفت زرنگ هستید ها. اینا گوشیه دختر بازیه! در پایان همون روز هم گوشیمون رو داد با این که استفاده اون گوشی ها رو می دونست! یا ناظم که گوشی منو دید و ازم گرفت تا چند روز و نداد. به گوشیم چندین بار زنگ زده بودن و اس ام اس دادن بودن دخترا. ولی ناظم انقد با شعور بود که حتی یکیشون رو هم چک نکرد و باز نکرد!