یادت هست....؟!
روزی پرسیدی این جاده کجا میرود...؟!
و من سکوت کردم...
دیدی ...! جاده جایی نرفت...!
آن که رفت ، تو بودی......
تورا گم کرده ام امروز.....
و حالا لحظه هاي من .....
گرفتار سکوتي سرد و سنگينند ...
و چشمانم که تاديروز به عشقت مي درخشيدند
نمي داني چه غمگينند !!! چراغ روشن شب بود ...
برايم چشم هايت
ونمي دانم چه خواهد شد پر از دلشوره ام .....
بي تاب و دلگيرم ...
روزی پرسیدی این جاده کجا میرود...؟!
و من سکوت کردم...
دیدی ...! جاده جایی نرفت...!
آن که رفت ، تو بودی......
تورا گم کرده ام امروز.....
و حالا لحظه هاي من .....
گرفتار سکوتي سرد و سنگينند ...
و چشمانم که تاديروز به عشقت مي درخشيدند
نمي داني چه غمگينند !!! چراغ روشن شب بود ...
برايم چشم هايت
ونمي دانم چه خواهد شد پر از دلشوره ام .....
بي تاب و دلگيرم ...