09-06-2012، 21:09
مرا گم کن در آغوش خود ای یار
که می خواهم در آغوشت بمیرم
همیشه با منی هر جا که باشم
به رویای حضور تو اسیرم
مرا گم کن میان بوسه هایت
مرا آسان به عشقت مبتلا کن
تو را می خواهم ای سردار خوبی
دچارم کن گرفتار بلا کن
مرا از من بگیر و در شبی دور
بخوابانم به لبخند ستاره
میان دشت بی تاب شقایق
صدایم کن به فریادی دوباره
مرا گم کن در آغوش خود ای یار
که می خواهم در آغوشت بمیرم
همیشه با منی هر جا که باشم
به رویای حضور تو اسیرم


که می خواهم در آغوشت بمیرم
همیشه با منی هر جا که باشم
به رویای حضور تو اسیرم
مرا گم کن میان بوسه هایت
مرا آسان به عشقت مبتلا کن
تو را می خواهم ای سردار خوبی
دچارم کن گرفتار بلا کن
مرا از من بگیر و در شبی دور
بخوابانم به لبخند ستاره
میان دشت بی تاب شقایق
صدایم کن به فریادی دوباره
مرا گم کن در آغوش خود ای یار
که می خواهم در آغوشت بمیرم
همیشه با منی هر جا که باشم
به رویای حضور تو اسیرم



