انجمن های تخصصی فلش خور › علم، فرهنگ، هنر › ادبیات › داستان و رمان v
یک داستان خیلی ترسناک...فکر نکنم جرعت داشته باشی بیای تو البته بعضی ها...

 


بازی پو، بازی جراحی، بازی فوتبال خیابانی، بازی خیاطی لباس، بازی اکشن، بازی استراتژیک، بازی فکری، بازی ماشین
امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 3.75
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حالت‌های نمایش موضوع

یک داستان خیلی ترسناک...فکر نکنم جرعت داشته باشی بیای تو البته بعضی ها...
دلبر شیطون آفلاین
شيطون بلاي انجمن
***
Registered
ارسال‌ها: 133
موضوع‌ها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2013
سپاس ها 1044
سپاس شده 109 بار در 81 ارسال
حالت من: هیچ کدام
#6
13-11-2013، 13:45
اولش نزدیک بود سکته کنم
قسمتی که توی قبرستون بودن:ngh:
بعدش نه دیگه نترسیدمSleepy
 “دوستــــ♥ـــــت دارم” هایت را به کسی نگو
 نگه دار برای خودم
 من جانم رابرای شنیدنش
 کنار گذاشته ام . . .
ارسال‌ها
پاسخ
 سپاس شده توسط ayshaaa.1381 ، لاراجون ، 1987rania


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
 یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: یک داستان خیلی ترسناک...فکر نکنم جرعت داشته باشی بیای تو البته بعضی ها... - دلبر شیطون - 13-11-2013، 13:45

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  حال بهم زن ترین داستان دنیا(هر اتفاقی که بعد از خوندن داستان افتاد به من ربطی نداره)
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
  یـه داســتان واقعـی از یه دختر مجرد از زبان خودش ....... خیلی غمگینه
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  تو که نمیخوای زشت باشی، میخوای؟
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان